طلبه ها و آخوندها و وابستگان این گونه مفت خوری ها مانند مداحی یک عمر «عقده دبیرستان و دانشگاه» داشته اند و چنان که هفته های پیش مژده آن را داده بودند!
از هفته گذشته نام نویسی برای دانشکده «علوم و فنون مداحی» شروع شده است. سابقه اش هم بر این است که هر چه زور زدند (هنوز هم ادامه دارد) که «حوزه و دانشگاه» را سر هم گره کرده و به ریش دانشگاه های ایران پیوند بزنند. اما «زهی تصور باطل، زهی خیال محال» که آب در هاون کوبیدن بود و مثل قلب مصنوعی پس زد و حالا قرار شده که «حوزه های مذهبی» هرکدام به رقابت با دانشگاه ها و دانشکده برای خودشان دانشکده و سپس دانشگاه بزنند ـ عینهو سیرابی و کله پاچه فروشی ـ ولو شده بت کسب و کاری مانند «مداحی» که وردستی «روضه خوانی » است و از جمله مشاغل «سرپایی» در کنار منبر ایستادن و نعره زدن یا دنبال دسته های «سینه زنی» خط دادن به نوحه خوانی ها و سینه زن ها، ولی هر چه زور زدیم (بله از همان زورها!!) نفهمیدیم این صدا کلفت کردن و نعره کشیدن ، کجایش «علوم و فنون» می خواهد جز لجبازی با دانشگاه ها برای از سکه انداختن آنها؟! تقلید مسخره و کاریکاتوری از دانشکده علوم پزشکی و یا دانشکده های علوم و فنون صنعتی و یا دانشکده غذایی؟این «مداحی» «علوم» اش کجاست؟ و «فنون» آن چیست؟ که حتی «مرده شویی» بیشتر دارای «علوم و فنون مذهبی»! است تا «مداحی» ؟! لابد به زودی دانشکده غسل و کفن و دفن میت (مردگان) هم راه اندازی می شود ـ البته کماکان همراهی با تابوت و تابوت کشی و دعای سر قبر و تلقین به مرده در رویارویی با «نکیر و منکر» ـ همچنان به عهده مرده خورهای عمامه ای و روضه خوان های قبرستان خواهد بود و یا برای آنها هم دانشکده علیحده ای در نظر می گیرند با عنوان دانشکده «علوم و فنون قبرستان».
گرچه این ادا و اصول های «دانشگاه بازی مذهبی» برایشان «کلاه» گشادی است و زمان آن «سیلی پیش بینی امام» دارد فرا می رسد که فرموده بودند که آخوندها چنان سیلی بخورند و بروند که حتی تا پانصد سال دیگر حتی با برف هم نیایند در حالی که حکومتشان برای همین امروز و فردایشان نیز مانند «کفش تنگ» است که به سفارش شاعر:
برون کن پا از این گهواره تنگ / که کفش تنگ دارد پای را لنگ /.