امروز ظهر تفنگ رو گذاشتم روی شقیقه ی مشغله ها و بنگ!
و بعد از مدت ها وسط هفته زنگ زدم به مادرم و گفتم برای ناهار منتظرم باش.
وقتی رسیدم خونه تا درو باز کردم دلم خواست عطر سالاد شیرازی که توی فضا پیچیده بود رو بغل کنم!
دیر رسیدم طبق معمول اما سوال کردن نداشت و میدونستم ناهار نخورده و منتظر منه.
سفره رو انداخت کف آشپزخونه و نشستیم به غذا.
مادرم یه ادویه ای میزنه به غذا که توی هیچ رستورانی نیست و اسمش عشقه
به حد انفجار خوردم و چهار دست و پا از سفره جدا شدم.
گفت چشمات خستس، چایی دم کنم یا میخوای بخوابی؟!
گفتم یه دیقه بیا بشین کنارم
بالشت رو تکیه دادم به دیوارو سرم رو گذاشتم رو بالشت و بدون اینکه حرفی بزنه نشست کنارم و چند دفعه ای دستشو کشید به سرم.
چند دقیقه گذشت....
ولی ساکت بود.
دوزاریم افتاد که خیلی شبا تا خواسته حرف بزنه من سرم رفته تو گوشی و لا به لای حرفاش وقتی یه جمله ی سوالی پرسیده گفتم آره آره....
فقط گفتم آره..... بدون اینکه بشینم پای حرفاش..... بدون اینکه تو چشماش نگاه کنم...بدون اینکه دستاشو تو دستم بگیرم..... بدون خیلی کارایی که دنیای امروز..... دنیای شلوغ امروز از یادمون برده...
واسه یه آدمایی که اصلا معلوم نیست چقدر قراره همراهمون باشن
اصلا اگه شرایط الانمون یه ذره عوض بشه حاضرن تحملمون کنن یا نه.....!؟
کلی وقت میذاریم و کلی حرف میزنیم که خودمونو بهشون ثابت کنیم..... اما واسه پدر مادری که هر جوری باشی قبولت دارن و پای هر اتفاق تو زندگیت وایسادن و ترو خشکت کردن تا به اینجا برسی..... حوصله نداریم!
بذار یه چیزی بهت بگم رفیق!!
به اندازه ی تمام لحظاتی که کنارشون نشستی و حرف نمیزنی و بغلشون نمیکنی داری حسرت جمع میکنی برای وقتی که نداریشون.
اولین باک که بزنی زورت میاد و با صدای بلند کلی فحش ناموسی نثار همه میکنی!
دومین باک کلی فحش عادی نثار زمین و زمان میکنی!!
سومین باک زیر لفظی فحش میدی!
چهارمین باک میزنی لعنت بهشون!
پنجمین باک میگی مرده شورشون ببرن، این چه زندگیه ما داریم!!
ششمین باک یه لنگ فروش تو پمپ بنزین میاد سراغت التماس میکنه میگه: یه لنگ بخر، زیرزبونی میگی باز الهی شکر مثل دستفروش نیستم!
بک هفتم به بعد خرجای زندگیتو برنامه ریزی میکنی و فقط بفکر مایحتاج اولیه میفتی!
یک ماه بعدش خودت میبینی که شب پای تلویزیون هستی و میبینی رئیس جمهور میگه: ما خادم ملت شریف و بزرگوار ایران هستیم.
رئیس مجلس هم میگه به فکر معیشت مردم هستم.
یکی دیگه میگه: پوست همه دم کلفتا رو میکنیم و پولا رو به بیت المال برگردوندیم، مردم نگران نباشند.
دیگری هم ضمن تهدید امریکا میگه:
- مسأله اول دنیای اسلام است.
و تو داخل واتساپ و تلگرام و اینستاگرام داری جوک های ارسالی مردمو میخونی.
تموم شد رفت!!!
نیاز من به خوشبختی همگان!
من سعادتی را که بر روی تیره بختی دیگران بنیاد شود نمی خواهم.
من ثروتی را که دیگری از آن محروم شود نمی خواهم.
اگر جامه پوشیدن من به بهای برهنگی دیگری تمام شود ترجیح می دهم برهنه بمانم.
من برای خوشبختی خویش به خوشبختی همگان نیازمندم.
آندره ژید
مائده های زمینی
آدم واقعی...!
آدم واقعی را باید پیدا کرد.
آدمی که سوادش به مدرکش نباشد.
زیباییش به چشم و ابرویش نباشد.
دلبریش به قد و قامتش نباشد.
آدمی که زخمهایش را پنهان نکند.
آدمی که وقتی روبه رویت نشست، جوری چشمهایش را ریز کند انگار دارد به مهمترین جملات زندگیش گوش می دهد.
آدمی که وقتی به حرف زدن می افتد، یا چشمهایش پر از اشک بشود، یا بزند زیر خنده.
آدمی که مهربانیش در قفس کلماتش گرفتار نباشد، آدمی که دلخوریهایش از راه دور معلوم باشد.
آدمی که موقع دروغ گفتن لکنت زبان بگیرد.
آدمی که نگاه ناپاک نداشته باشد.
آدمی که حرف مردم را نشنود، تکرار نکند، برایش مهم نباشد.
آدمی که از رسوایی نترسد، رسوایی را نفهمد، رسوایی برایش مهم نباشد.
آدمی که نقاب را نشناسد، آدمی که نقاب نداشته باشد. آدمی که دلش شیشهای باشد.
آدمی که واقعی باشد...
مقایسه تبدیل حداقل حقوق دریافتی به بنزین طی 30 سال گذشته!
کل حقوق چند لیتر بنزین میشه؟
هاشمی رفسنجانی ، سال ۶۸ تا۷۶:
قیمت بنزین ۵ الی ۱۶ تومان
حداقل حقوق: ۲۵،۴۴۶ تومان
با حقوق میشد ۱۵۹۰ لیتر بنزین گرفت
محمد خاتمی ، سال ۷۶ تا ۸۴:
قیمت بنزین ۱۶ الی ۷۰ تومان
حداقل حقوق: ۱۲۲،۵۹۲ تومان
با حقوق میشد ۱۷۵۱ لیتر بنزین خرید
محمود احمدینژاد ، سال ۸۴ تا ۹۲:
قیمت بنزین ۷۰ الی ۷۰۰ تومان
حداقل حقوق: ۴۸۷۲۰۰ تومان
با حقوق میشد ۶۹۶ لیتر بنزین خرید
حسن روحانی ، سال ۹۳ تا ۹۸:
قیمت بنزین ۱۰۰۰ الی ۳۰۰۰ تومان
حداقل حقوق: ۱،۵۱۶،۸۸۲ تومان
با حقوق میشد ۵۰۵ لیتر بنزین خرید
دولت روحانی سال ۱۴۰۰ پایان می یابد و نرخ بنزین و حداقل حقوق کارگر در همان مقطع تغییر خواهد کرد.