سخت جانی و سماجت یا عشق

by سعید نقیب زاده نائینی

فردوسی این هفته ده سال را پشت سر گذاشت.نهالی که ده سال پیش در زمین نشریات لس آنجلس کاشته شد، امروز به درختی تبدیل شده است.ده سال پیش حتی کسانی که خیلی خوشبین بودند گمان نمی کردند که فردوسی بیش از یکسال دوام بیاورد .البته در زمانه ای که بزرگترین نشریات جهان با سرمایه های بزرگ ،با مشکل روبرو هستند این گمان برای نشریه ای فارسی زبان با امکانات محدود در خارج از کشور، زیاد هم دور از حقیقت نبود.

اما خوشبختانه این حدس به حقیقت نیافت و این مجله هر هفته منتشر شد.شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم/ ما را به سخت جانی خود این گمان نبود.ولی آنچه که توانست به عباس وعسل پهلوان نیروی مقاومت بدهد ،عشق بود.عشق به میهن و دیار که نیرومند ترین وسیله برای رسیدن به هدف است.هجر وطن و عشق برای رسیدن به وصال،فردوسی را دهساله کرد.البته نباید سهم شادروان ناهید پهلوان را فراموش کنیم که در تشویق و گرم نگاهداشتن این عشق و یاری رساندن به آنها سهم به سزائی داشت.

نشریات در جهان برای گردش کار خود نیاز به مدیر و سردبیر و نویسنده و خبرنگار وغیره و همینطور به سرمایه برای انتشار نشریه دارند.نشریه برای هزینه های خود نیاز به آگهی بازرگانی ،مشترک و تک فروشی دارد، البته بجز نشریاتی که ارگان احزاب و سازمانها هستند یا آنهائی که ستونهای خود را به نویسندگانی می فروشند تا مطالب خود را با هدفهای گروهی یا شخصی به چاپ برسانند مانند جرائدی که در خارج مقالاتی از اصلاح طلبان خارج از کشور و یا مقامات حکومت اسلامی چاپ می کنند.

 

اگر امروز بسیاری از روزنامه ها و مجلات دچار مشکل شده اند بیشتر بخاطر اکثریت جوانانی است که علاقه ای به خواندن ندارند و تلفن دستی آنها وقتی برای روزنامه خوانی باقی نمی گذارد.در همین کشوری که من در آن زندگی می کنم از حدود ده سال پیش ،هر ساله حدود چهاردرصد از فروش نشریات کاسته شده و ادامه دارد که متأسفانه به تعطیل چند روزنامه و مجله انجامیده و بقیه نیز به طرف اینترنیت پناه برده اند که مسئله اصلی را حل نمی کند.نشریات فارسی زبان در خارج نیز از این مشکل دور نمانده اند و دلیل آن روزنامه نخواندن جوانان است که یا وقتی برای خواندن برای خود باقی نمی گذارند و یا اکثرً به این علت است که به زبان فارسی تسلط کافی ندارند که مشکل دیگری را ایجاد می کند و آن بی علاقگی به فرهنگ و آداب و رسوم است و اصراری که متأسفانه والدین آنها دارند که در ایام خردسالی فرزندانشان انگلیسی یا فرانسه و یا... حرف بزنند که ضمناً «پز» هم بدهند در حالی که آنها زبان خارجی خود به خود در مدرسه و گفتگو با رفقای خارجیشان یاد می گیرند و در منزل نیز با تمرین زبان مادری در این رشته هم وا نمی مانند.

این مسئولیتی است که به عهده پدر و مادرهاست که کودکان را به یاد گرفتن زبان فارسی و خواندن ونوشتن و گفتگو به زبان فارسی آن تشویق کنند و نگذارند زبان مادری در خارج از میان برود.

همانطور که گفتم نشریات در جهان حال وضعخوبی ندارند و این مشکل برای نشریات فارسی زبان بیشتر است. به عنوان مثال دیدیم که دو هفته نامه نیمروز و کیهان به اجبار تعطیل شد و کیهان به اینترنیت کوچ نمود .خوانندگان نشریات را اگر بخواهیم از نظر سنی طبقه بندی کنیم ،امروز اکثریت خوانندگان آن چهل سال به بالا دارند که معتاد به خواندن روزنامه هستند و حتی نشریاتی که نمونه اینترنیتی دارند برای آنها جذابیت روزنامه کاغذی را ندارد و به قول یکی از دوستان من که می گفت: از صدای کاغذ روزنامه و مجله و ورق زدن آن خوشم می آید!

اما فرودسی ده ساله خودمان مانند هر نشریه ای که با عشق منتشر می شود و هدف پول نیست، بهر حال نیاز به درآمدی برای پرداخت هزینه های خود دارد.نویسندگانی که در این مجله قلم می رنند از طیف های گوناگون و با نظریات مختلف مقاله می نویسند که در یک مورد با هم وجه اشتراک دارند و آن همان عشقی است که سردبیر و مدیر به ایران و مسائل مربوط به آن دارند و امید به بازگشت به کشور به شاهراه ترقی که جهل سال است به بیراهه رفته است.

بنابراین همه کسانی که هر نظری دارند و هر راهی را برای فردای ایران مناسب می دانند و بدون شک همین عشق به میهن در نهاد آنهاست ،می توانند به کمک این درخت دهساله بیایند و با آبونه شدن حتی در اینترنیت این درخت را آبیاری کنند تا بتواند به زندگی خود ادامه دهد .آبونه شدن و خواندن این مجله به غیر از کمک مالی ،کمک دیگری را به گردانندگان و نویسندگان آن می کند و بر شوق آنها می افزاید و روحیه را قوی تر می کند و پهلون ها را پهلوانتر می نماید.

اکثر نشریات فارسی زبان در خارج که این بارقه عشق به میهن در آنهاست و رل اپوزیسیون ایران را که اپوزیسیون از آن فارغ است و برای ایران و ایرانی منتشر می شود نیاز به ما دارند تا بتوانند شمعی را که روشن کرده و بسیاری از آنها سوسو می زند روشن نگهدارند ،با این امید که در روزگاری نه چندان دور آنها در ایران منتشر شود. از جمله فردوسی امروز و با نام فردوسی فردا که فردای ایران است ،در خاک وطن به دست هموطنان برسد.دهسالگی فردوسی امروز را به سردبیر و مدیر و همکاران آنها و نویسندگان و عموم خوانندگان و خریداران آن تبریک می گویم.

Comments

Leave a Comment

Archived_issue
مشترک شوید  $1.70 تک شماره 
Free Subscription