10 سالگی
وارد 10 سالگی فردوسی امروز می شویم. به یاد می آورم آغاز اولین شماره را که همه با چه شوق و اشتیاقی شماره اول را به منزل پدر و مادر بردیم و برای خود جشنی گرفتیم. (برخی گفتند که به شماره 3 هم نمی رسه ولی !!!) همیشه با خود در این فکر بودم که آغاز 10 سالگی مجله را جشن خواهم گرفت، صد افسوس که همانطور که شما خوانندگان محترم هم می دانید، بودن وجود مادرم اصلاً چنین امری امکان پذیر نیست. دلم می سوزد! غصه نبودش را می خورم. او حامی من، مشوق من و دوست من بود. بعد از همسرم، او بود که 100 درصد از من حمایت می کرد و دلداریم می داد، اگر از کسی یا موضوعی مطمئناً دلم می گرفت او مرهمی داشت برای دردم. ولی امروز در کنارم نیست و اگرچه نیمه گمشده من (مادرم) تا ابد با من خواهد بود.
ولی آنچه در طول این سال های فعالیت مطبوعاتی خود دیده ام خارج از قاعده باورپذیری است. البته از محبتهای مردم، پای درد دلشان نشستن ها، میزبان دعای خیرشان، یاری رساندن مالی شان بودند. باورم کنید وقتی که مجله ای دیر می رسد عصبانیت ناشی از انتظارشان برای مجله، دلگرمی است به من و اهمیتشان برای فردوسی امروز بی نظیر است.
اما در امر نشر و استمرار حیات مجله: با مشکلاتش جنگیدم و از پادرنیافتادم ولی مهمتر از همه، اگر توانستم همت و یاری همسرم، یارم و حمایت مادی و معنوی او بودم که به من قدرت بیشتر می داد، پدر عزیزم، پدر دوست داشتنیم با قلمش، با قدرت هر چه بیشتر در شادی و غم این قلم را زمین نگذاشت و پهلوانانه جلو رفت و نوشت و نوشت و ایستاد. در این راه اگر دوستان، نویسندگان و صاحب قلمان یاری نمی رسانند، مطمئناً رسیدن به سال دهم امکان پذیر نبود.
امام من! تمام این سالها از زندانیان نوشتم که شاید بتوانم صدای آنها در غربت باشم.
پدر از خاطرات گفت و روزهای دور را در ذهن خیلی ها دوباره زنده کرد.
رضا برادرم که پا به پا با ما قدم گذاشت و زحمت کشید! دستش درد نکند و دیگر برادرم دیاکو که در امر پست مجلات مشتریکن به ما یاری رسانده است.
همکاران عزیز اداری و دفتری ام که خالصانه و مخلصانه فعالیت می کنند و در کنار هم توانستم محیطی صمیمی و دوست داشتن داشته باشیم.
با تمام این احوال اگر بگویم خسته نیستم و یا اگر بگویم کمرم شکسته نیست، دروغ گفته ام!
ولی بلند می شوم و با همت شما عزیزان و با عشقی که به ایران و آزادی ایران دارم تلاش می کنم و سعی می کنم که قوی تر از دیروز گام بردارم.
امیدوارم که بتوانم آن جشنی که آرزویش را داشتم در ایران برگزار کنم.
با ما باشید و در این راه ما را بیشتر از گذشته حمایت کنید. از همه شما عزیزان هم بابت حمایت مادی و معنوی و مهری که برایم ارسال کرده اید بسیار سپاسگزارم. بدانید که قدر همه شما عزیزان را می دانم. تولد مجله شما مبارک.