آنچه را که اکنون همه ما ایرانیان ملاحظه می کنیم فشار بسیار زیادی ست که دولت ترامپ بر رژیم اسلامی ایران وارد می آورد بقدری به قول مشاور امنیتی ایالات متحده؟ «شیره سردمداران رژیم کشیده شود»! ظاهراً این فشارها به آن هدف است که رژیم اسلامی قادر نباشد به مزدوران و عوامل و دار و دسته های خود در کشورهای منطقه دلار برساند و فروش نفت هم به صفر برسد و آن هشت کشوری هم که موقتاً اجازه خرید نفت را پیدا کرده اند به دلیل عقد قراردادهای پیش خرید طولانی مدت آنان است و این هشت کشور هم قادر نیستند به ایران پول پرداخت کنند و موظف شده اند در مقابل دریافت نفت کالاهائی مانند برنج، گندم، ذرت پارچه و دارو تحویل دهند. که البته قابل انتقال مثلاً به حساب حزب الله لبنان، جهاد اسلامی فلسطین و حماس نخواهد بود.
می گویند فشار این تحریم ها تا زمانی است که رژیم اسلامی ایران از پای درآید.
ولی اگر رژیم به زودی برکنار نشد این فشار تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ اگر فرض کنیم که دقیقاً دو سال تا پایان دوره چهارساله ریاست جمهوری دنالد ترامپ باقی مانده اس، این فشار تا یک سال و نیم (در صورت باقی ماندن رژیم اسلامی) می تواند ادامه یابد زیرا طبق عرف و روال کشور امریکا، رئیس جمهور در شش ماه آخر دوره قانونی خود، در سیاست خارجی تصمیم گیری های بزرگی نخواهد داشت و فرصت را به ریاست جمهوری بعدی میدهد.
احتمال زیادی وجود دارد که رژیم اسلامی دست به نرمش قهرمانانه دوم و سوم بزند و تن به کلیه خواسته های امریکا بدهد که در آن صورت کاملاً به سقوط خود نزدیک می شود.
در این مورد دو صورت قابل پیش بینی است. یا ایرانیان چه درداخل و چه در خارج قادر می شوند به جای مبارزات پراکنده و اعتصاب های غیرفعال و یا دعوا و جدل با یکدیگر به یک اتحاد فراگیر برسند و به یک رویارویی تعیین کننده بپردازند و نماینده و یا نمایندگان این اتحاد گروه ها به عنوان یک «لترناتیو» در صحنه ظاهر شوند و قادر باشند جایگزین حکومت اسلامی شوند و یا همچنان... همانند چهل سال گذشته کماکان مشغول جدل لفظی با یکدیگر باشند. که اگر ما به جنگ با یکدیگر ادامه دهیم و همچنان ایرانیان با بی تفاوتی و یا جبهه گیری علیه یکدیگر ادامه بدهند، برای امریکا دو راه باقی میماند.
1- کمک به حفظ همین رژیم اسلامی برای جلوگیری از هرج و مرج در ایران و حفظ امنیت سفارتخانه ها و بانک ها و موزه ها که مانند عراق بعد از سقوط صدام حسین، چپاول نشود که مردم حتی تخت بیمارستان را از زیر بیمار بستری می کشیدند تا آن را بدزدند و بفروشند و یا مانند لیبی منجر به جنگ بین گروه های داخلی می شود.
2- همان طور که قبلاً هم ذکر شده است چه بسا امریکا به این نتیجه برسد که همانطور که افغانستان بعد از سقوط حکومت طالبان و ملاعمر و بن لادن... یک آقائی به نام حامد کرزای را در رأس حکومت قرارداد... در ایران هم یک ایرانی که مطیع امریکا باشد و سابقه مدیریت هم داشته باشد را.... به حکومت برساند و در مقام رئیس جمهور قرار دهد. چنین شخصی نه به مردم ایران تعهدی دارد و نه مردم ایران قادر به کنترل کارهای او خواهند بود و او تنها سود امریکا و به سود جیب «جانشین تعیین شده» و حسابهای بانکی خود و یارانش خواهد بود.
تنها راه درست و رهائی بخش برای ما ملت ایران تصمیم سریع و انجام آن است تنها راه ممکن در پیش پای ما، حمایت سریع و قاطعانه از شاهزاده رضا پهلوی است.
حالا جناب مانوک خدابخشیان بیایند و در مصاحبه با علیرضا امیرقاسمی بگویند چرا این مصاحبه به نام «میدان» انجام شده است. میدان نام مشکوکی است و مصاحبه کنندگان هم مشکوک هستند. چرا کسی می آید به شاهزاده می گوید شما امید هشتاد و نه میلیون ایرانی هستید و این شخص همان کسی است که به آقای خمینی گفت شما امید همه ملت ایران هستید چرا دیر آمدید و چرا زود رفتید؟
شاهزاده به روشنی گفته بود بعضی ها که دوزاری شان گیر می کند و نمی افتد ولی حالا که دوزاری شان افتاده است و اکنون به سوی مردم برگشته اند و شاهزاده هم آنها را «صادق» می داند. چرا ما باید به آنانیکه این ها را مشکوک میدانند گوش بدهیم و به شاهزاده که تنها امید ما است نپیوندیم و از آن هم مهمتر چرا ما نباید شاهزاده در میان انبوه خود بگیریم و او را با سرعت بیشتری به جلو برانیم. درست خواندید ما باید با موج جمعیت میهن پرستان و ایران دوستان شاهزاده را در میان بگیریم و به حرکت او سرعت بیشتری ببخشیم.
از شاهزاده رضا پهلوی پرسیده شده بود شما آینده ایران را چگونه آرزو می کنید؟ به اعتقاد من ما ملت ایران باید آینده ایران را مانند ایران زمان کوروش بزرگ آرزو می کنیم.
ما شایستگی آن را داریم که در مقام یک ابرقدرت با کشورهای همسایه و جهان روابط دوستانه داشته باشیم.