در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست

ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع «حافظ»

سخنان «ترامپ» رئیس جمهور آمریکا مرا همان «پروانه وصل» در دل آمد که در واقع «درد هجرت» جانم را چنان می سوزاند که می توانستم دیوانگی کنم و یک روز یا یک شب پای بر پله هواپیمائی بگذارم که بسوی ایران پرواز میکند و فریاد برآورم «هرچه باداباد» که مرگ چیزی سخت تز از این هجران طولانی نمی تواند باشد.

اما ترامپ به وعده عمل کرد و روز سه شنبه گذشته با تصمیم خود وبیشتر از تصمیمش با حرف های خود «امید وصل» را در من زنده کرد.

نه فقط از «برجام اوبامائی» بیرون آمد، بلکه صراحتاً گفت تا زمانی که ایرانیان به فرهنگ باشکوه گذشته خود بازگردند در کنار ملت ایران میمانم....

همین جا بلافاصله باید برای خردمندان روشن سازم که «وصل»  به آن کوتاهی که من و ما در خیال خود دیدیم نیست. برجام لغو شد و تحریم ها باز می گردد ولی مراحلی چند دارد که نمی توان در شادی لغو برجام آسان از آن گذشت.

این جا آمریاست. حکومت اسلامی نیست که هر چه آن آخوندک «خود رهبر ساخته» بگوید، بی کم و کاست باید اجرا شود. خیر این جا، هر کار و تصمیمی حتی تصمیم رئیس جمهور مراحلی دارد که باید طی شود نه اینکه چون «رئیس» گفته است لزوماًبه مرحله اجرا بیاید.

اول اینکه آقای ترامپ طبق ماده ای که در خود برجام وجود دارد که از برجام خارج شد. یعنی تبصره یا ماده «هر 90 روز یکبار بازبینی توافق» پس تا این جا ترامپ یک کار قانونی انجام داده و درسر موعد 90روز به بازبینی برجام پرداخته و همانگونه که بارها و به کرات گفته برجام را «ناقص» و «ناکافی» خوانده و از آن خارج شده است.

حالا باید مراحل دیگری را تا زمان اجرا طی کند. این مراحل کدام است؟!

اول اینکه: تصمیم رئیس جمهور به هیئت مشاوره ارجاع می گردد.

دوم اینکه: هیئت مشاوره تصمیم خود را به «کمسیون» مشترک رجوع میدهد.

سوم اینکه: هیئت وزیران تصمیم رئیس جمهور و نظر هیئت مشاوره و کمسیون مشترک را بازبینی میکند و سرانجام می رسیم به مرحله آخر که ارجاع به «شورای امنیت ملی» است.

بدیهی است که تاکنون اتحادیه اروپا خاصه فرانسه و آلمان تاکید کرده اند که در برجام میمانند. این بدان معناست که شرکای برجام، یعنی اتحادیه اروپا هم نقش موثری در فسخ برجام دارند. که تاکنون «انگلستان» طبق معمول به قول خودمانی به «نعل و میخ» می زند و هنوز تصمیم روشنی را اعلام نکرده است. اما در مجموع فرانسه، انگلستان و آلمان از حکومت اسلامی خواستار خویش تن داری شده و یاداوری کردند که بهتر است حکومت اسلامی با آژانس بین المللی انرژی اتمی بیشتر همکاری کند:

همین جا باید اضافه کنم که اتحادیه اروپا ناگزیر است که اتحاد خود را با آمریکا نه فقط حفظ کند بلکه حداقل تا پایان ریاست جمهوری آقای ترامپ- یعنی سه سال دیگر، خود را زیر چیز حمایتی آمریکا نگهدارد. خاصه اینکه پوتین برای چهارمین بار به ریاست جمهوری روسیه انتخاب شد و با همه بی سر و سامانی های اقتصادی که گریبانگر روسیه شده تا جانی که مردم روسیه را به مخالفت های شدید در خیابانها کشانده، اتحادیه اروپا یک خطر جدی را از سوی روسیه همواره بالای سر خود احساس میکند...

با برگشت تحریم ها که ناگزیر پس از مراحلی که عرض شد انجام میگیرد  دو اتفاق مهم برای حکومت اسلامی رخ خواهد داد.

اول تحریم بانک مرکزی که تمام معاملات بین المللی حکومت اسلامی را انجام میدهد. با تحریم بانک مرکزی، حکومت اسلامی به شدت در تنگنا قرار می گیرد و ناگزیر و به ناچار مجدداً به قاچاق، راه های پولشوئی و زد و بندهای پشت پرده دیگرروی میآورد  که از آن میان دهها «بابک زنجانی» جدید ظهور خواهد کرد که هر «بابک زنجانی» مانند شیشه ایی است که بر کمر درخت خشکیده و پوسیده ائی فرود آمده باشد.

علاوه بر بانک مرکزی خرید نفت ایران با چنان مشکلات متعددی روبرو می شود که ساده ترین و پیش پا افتاده ترین آنها چگونگی پرداخت پول نفتی است که خریداران دریافت کرده اند و این تازه غیر از شرکت های «بیمه بین المللی» است که در صورت تحریم ها حاضر نخواهند شد کشتی های نفتکش حکومت اسلامی را بیمه کنند.

به نظر نگارنده همه این اتفاقات روی خواهد داد که همین مسئله انتخابات لبنان دلایل روشن و خاص خود را دارد که مهمترین آن سوریه و اسرائیل است انتخابات هفته پیش لبنان که با میلیونها دلار پول مردم ایران از طریق حکومت اسلامی، انتخابات انجام گرفته به نفع حزب اله تمام شد و ما شرایط حزب الله و همچنین شرایط حکومت اسلامی را در برابر اسرائیل میدانیم. تا جانی که بسیاری از کارشناسان سیاسی و نظامی، جنگ میان اسرائیل و حکومت اسلامی را در پهنه سوریه، بسیار جدی تلقی میکنند و اهل سیاست میدانند که در صورت وقوع جنگی میان این دو حکومت ابعاد جنگ در سوریه محصور نمی ماند و به احتمال زیاد به کل منطقه خاورمیانه و خاصه کشور ما کشیده خواهد شد. کما اینکه رئیس جمهور فرانسه هفته پیش و یک روز جلوتر از آنکه تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از برجام اعلام شود و در یک گفتگوی اختصاصی با نشریه «ژورنال دومانش» هشدار داد که پس از اعلام آقای ترامپ مبنی بر خروج از برجام- کل منطقه خاورمیانه بی ثبات خواهد شد و درگیری های جدید پیش خواهد آمد که به جنگ مسلم میان اسرائیل و حکومت اسلامی منجر خواهد شد. بد نیست همین جا اشاره کنیم که بلافاصله پس از پیروزی جناح حزب الله در لبنان، حزب اللهی ها تحت عنوان «پیروزی ملی» دست به یک راه پیمایی مسلحانه در بیروت زدند بگونه ای که ارتش لبنان ناگزیر شد به خیابانها بیاید و جلوی این جشن مسلحانه(!) را بگیرد.

این اتفاقات که بطور خلاصه و فشرده از آن گذشتیم در چه زمانی روی میدهد؟ در زمانی که وقتی این مقاله به دست شما می رسد، احتمالاً سفارت آمریکا به اورشلیم انتقال یافته است.

کما اینکه هم اکنون در خیابانهای آن منطقه تابلوهائی که نشان دهنده سفارت تازه آمریکایی نصب شده است! البته این انتقال را هم آقای ترامپ طبق قانون کنگره آمریکا انجام میدهد!

در سال 1995 کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که سفارت آمریکا باید از تل آویو به اورشلیم منتقل شود. اما از آن زمان تاکنون بنا به علل مختلفی هیچ رئیس جمهوری در واقع نخواست و یا جرات نکرد که این انتقال را انجام دهد و یا به قولی قانون تصویب شده کنگره را عملی سازد مگر ترامپ که به هر قولی که در جریان مبارزات انتخاباتی خود مطرح کرده و سرانجام عمل هم کرد!

همین انتقال یکی دیگر از خطرات بزرگی است که خاورمیانه را تهدید میکند خصوصاً حکومت اسلامی که طی 40 سال گذشته ثابت کرده نه فقط ایران که مردم ایران هم برای آخوندهای حاکم و اشغالگر هیچ اهمتی ندارد. کدام خطر پیش روی این انتقال سفارت امریکا قرار دارد؟!

گروه های شیعه و سنی که در طول 40 سال گذشته به عناوین مختلف و با پولهای دزدیده شده از شکم گرسنه مردم ایران به جان هم افتاده اند این بار با تشویق حکومت اسلامی دست از اختلافات بردارند و علیه آمریکا و اسرائیل یکپارچه شوند! در آنصورت هیچکس نمی تواند پیش بینی کند و یا حتی حدس بزند چه اتفاقاتی روی خواهد داد. می خواهم نتیجه گیری کنم که هر نوع نگاه و محاسبات سیاسی و یا برآوردهای نظامی، حکومت اسلامی به پایان خود رسیده است و برای جهان هیچ راهی باقی نمانده جز اینکه این غده سرطانی «بدخیم» را از بدنه جهان جدا کند و بخاک بسپارد.

متحمل ترین و نزدیک ترین راهی که به نظر می رسد سقوط اقتصادی رژیم است. فرار از ایران فزونی گرفته- خروج ارزهای خارجی از داخلی کشور روزبروز بیشتر می شود.

مردم در تمام شهرها تا حد انفجار عصبانی هستند به طوریکه بسیاری از شهرها به صورت یک «حکومت نظامی» اعلام نشده درآمده و سپاه پاسداران در همه جا حضور مسلحانه علنی و حالت تهاجمی خشن بخود گرفته است. نیازمندیهای مردم، همین حالا هم روز به روز نایاب تر و گران تر می شود. ایرانی هائی که می توانند و قادرند (دزدهای حکومتی) به طرف خرید طلا هجوم آورده اند و سازمان های نظارتی بر طلا اعلام می کنند که فقط در زمستان گذشته ایرانی ها 9 تن طلا خریداری کرده اند.

روسیه اعلام می کند خروج آمریکا از برجام به معنای پایان برجام نیست، انگلیس طبق معمول به شیطنت های خود ادامه میدهد. چین طبق معمول ساکت، اما هوشیارانه نظارت می کند و «پرماکوف» دبیر کل اداره منع گسترش سلاح های اتمی در وزارت خارجی روسیه می گوید، حالا که آمریکا از برجام خارج شد ما (یعنی روسیه) به حکومت اسلامی نزدیک تر می شویم. این همه که گفتیم هنوز جام کلامی نیست که در آغاز از قول خواجه شیراز «حافظ» همیشه ماندگار گفتم یعنی در این دریای توفانی- ما را هزار امید است به نجات!