پس منتظر چه هستیم؟! همه چیز آماده است. حوادث و وقایع و رویدادهای اخیر در ایران نشان می دهد، که رژیم جمهوری اسلامی در حال فروپاشی است.
موج حملات توهین آمیز و فحاشی شدید به ارگان رژیم در داخل کشور و از سوی چهره های رژیم نسبت به یکدیگر آنچنان بالا گرفته است که بی شک در زمانی بسیار کوتاه نه از تاک نشان می ماند و نه از تاکنشان!
در این میان و پس از موضع گیری های اخیر رئیس جمهور سابق ایران، محمود احمدی نژاد نسبت به مقامات جمهوری اسلامی- به ویژه مقامات قوه قضائیه- چند واقعیت را در خور توجه دارد. اول اینکه اپوزیسون در داخل ایران، از اپوزوسیون خارج از کشور پیشی گرفته است. دوم اینکه حالا دیگر همگان می دانند شرط یافتن حمایت مردم «فاصله گرفتن» و تندرو و یا رویارویی با رژیم» است. سوم اینکه به نظ می رسد شخص وی با یک سناریوی کاملاً مهندسی شده به میدان آمده است. چرا که وی نوک حمله ی حملات خود را متوجه قوه قضائیه و مسئول این قوه قرار داده است که در این رابطه وی با دولت روحانی همسو شده است.
تردید نداشته باشید اگر احمدی نژاد بتواند شود در قوه ی قضائیه تدثیر بگذارد و تغییراتی در آن وجود بیاید، فاصله این تغییر تا سقوط نهایی رژیم زیاد نخواهد بود.
از سوی دیگر آشفتگی های مالی و اقتصادی در ایران بیانگر این واقعیت است که رژیم قادر به «تامین نیازهای مالی» حتی چماقداران خود هم نیست.
چندی پیش کسانی در ایران، طرحی ارائه دادند تحت عنوان «طرح حکومت ملی ایران» یا «گذر از جمهوری اسلامی» در این طرح برای نخستین بار بودجه ی دستگاهها و سازمانهای تبلیغاتی و مذهبی رژیم که مستقیماً زیر نظر رهبر اداره می شوند، مورد نقد شدید قرار گرفت در همین رابطه اخیراً که بودجه سال اینده کشور از سوی روحانی به مجلس داده شد ناگهان موج عظیمی از اعتراضات متوجه همین بودجه ها قرار گرفت به طوری که سخنان اخیر حسن روحانی در یک همایش نشانگر این بود که وی نیز از پرداخت این بودجه به این نهادها «مفتخور حکومتی» دل خودشی ندارد به طوریکه از مردم خواست: نقد بودجه را رها نکنند و ادامه دهند.
او گفت: ببینند- وضع در بودجه چه خبر است. او گفت همه آنهایی که در سال 97 بودجه می گیرند. باید به مردم اعلام کنند آن را کجا خرج کرده اند؟! او گفت: این مسیر خوبی است آگاهی یابند حسن روحانی که مدتها از ادعاهای انتخاباتی خود فاصله گرفته بود به طوریکه بسیاری از همراهان خود را آزرده کرده بود. در این همایش که تحت عنوان «نخستین اجلاس ملی گزارش حقوق شهروندی» همسو با احمدی نژاد شد و نسبت به عملکرد قضایی رژیم به شدت انتقاد کرد.
در عین حال، نقد بودجه کشور به معنی کنترل پرداخت های غیرقانونی نهادها، به عواملی است که مخالفان رژیم را سرکوب می کنند.
احمدی نژاد- قوه قضائیه را و حسن روحانی منافع ملی چماقداران رژیم را، نشانه گرفته اند. تضعیف قوه قضائیه و قطع منافع ملی مالی چماقداران سرکوب، دو بازوی ارعاب و وحشت فعالان رژیم را، از میان خواهد برد.
از سوی دیگر اعتراضات خیابانی مردم تحت عنوان «مالباختگان سازمانهای اعتباری» آنچنان شدت گرفته که مردم در این اجتماعات دیگر، با مدیر بانک مرکزی کاری ندارند و اعتراض خود را مستقیم متوجه شخص رهبر انقلاب کرده اند.
خوب! این وضعیت اجتماعی و سیاسی کشور است. همه چیز درهم ریخته تاآنجا که مسولان رژیم حتی دبیر شورای عالی امنیت ملی نسبت به آینده رژیم ابراز نگرانی کرده است. اما صد حیف که در این میان، مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور، در یک خواب زمستانی فرو رفته است و دعواهای مخالفان حکومت اسلامی در خارج از کشور همچنان پیش از آنکه متوجه رژیم در داخل کشور باشد، بیشتر متوجه سایر نیروهای اپوزوسیون است.
در خارج کشو، دعوا مانند سال های گذشته بر سر اختلاف سلیقه های سیاسی قدیمی است
در خارج از کشور همچنان همه ی نیروهای اپوزوسیون یکدیگر را متهم به همکاری با رژیم می کنند در حالیکه خود رژیم نمی تواند عوامل خود را در داخل کشور حفظ کند.
به راستی چه بر سر مخالفان حکومت اسلامی آمده است؟ چه شد آن اعتراضات مقابل ساختمان فدرال در لس آنجلس، کجا رفتند فعالان سیاسی؟ چرا حالا که به نظر می رسد به خط پایانی رسیده ایم چرا همه از نفس افتاده اند و این در حالی است که بی تردید، اگر این نیرو، مخالفان رژیم خارج از کشور به خود نیایند، گرچه رژیم همچنان سقوط خواهد کرد اما روزگار پس از آنان می تواند حتی بدتر از امروز شود.
به نظر می رسید حالا که نتوانسته ایم در این سقوط حضور داشته باشیم حداقل برای «فردای بدون جمهوری اسلامی» فکری کنیم که آیا روز سقوط رژیم، آغاز حرکت به جلوی کشور باشد و یا نه، کار کنیم که مردم چراغ به دست بگیرند و دربدر دنبال همین رژیم بگردند..
توجه به این مهم وظیفه تک تک ایرانیان خارج از کشور است.