خر دجال با مارک جمهوری اسلامی

by دکتر ناصر انقطاع

احمدی نژاد و احمدی نژادها و حتا آخوندها خطرناک نیستند، خطرناک شما ساده اندیشان هستید، که دل به سخنان احمدی نژاد خوش می کنید!

این ساده اندیشان هستند، که آخوندها را می پرورند. زیرا خوش خیالی آنها همیشه و همیشه فریبشان می دهد!

چند روزی است که دستهای عروسک ساز رژیم جنایتکار، عروسکی تازه، ولی بی خطر را، در برابر مردم عَلَم کرده است، تا توجه ملت خوشباور و ساده اندیش را از وضع ناهنجار مردم بی پناه، در این هوای سرد در مناطق زمین لرزه زده، دور نگهدارند، و به سوی یک مشت اراجیف و یاوه های احمدی نژاد که مردم سد برابر بیشتر از گفته های او را می دانند، جلب کنند.

شگفتا که این حقه ی کثیف رژیم، گروهی از همان ساده اندیشان همیشگی اجتماع ایران را ( که بدبختانه شمارشان چندان هم کم نیست) به سوی خود کشیده است تا بدانجا که با شگفتی می گویند: شنیدی احمدی نژاد چه گفت؟!!

عجب، احمدی نژاد که بود؟ که هست؟ و چه می گوید؟

خوب به عکس های او و سخن های وی به هنگام این اعتراض ها توجه کنید!

1- در کنار او، قبل از همه، یک پرچم خرچنگ نشان جمهوری ملاها، با شیادی از خطوط تازی، که اصلاً چسبندگی به سرزمین پارسی گوی ما، ندارد دیده می شود.

2- در برابر او، عکس نحس خمینی و خامنه ای در قاب کوچکی بر روی میزش دیده می شود. یعنی این آقا با زبان بی زبانی می گوید که هنوز پیرو و سر سپرده این دو جُرثومه بی عرضه آدم کش و بیکاره است و هنوز خود را پیرو آندو، به ویژه خامنه ای می داند!

3- همچنین باز هم یک تصویر بزرگ و چشمگیر از همین دو بت، نیز بالای سر آقای رئیس جمهور!! ایران بر باد دِه دیده می شود. این مجموعه یعنی چه؟:

- یعنی این که من (احمدی نژاد) مخلص و سرسپرده همین رژیم تفاله آخوندی هستم و این دو تن به اصطلاح رهبر من هستند و بوده اند!! آیا چنین بوقلمون صفت هفت خطی حق دارد از «مردم!» حرف بزند و از رژیم انتقاد کند؟

رژیمی که خود این آقا، هشت سال ستون استوار آن را تشکیل می داده است؟

او به چه حقی و چه انتقادی می تواند داشته باشد که خود عامل بی چون و چرای همین نابسامانی ها بوده است؟

این مَشَنگ دیوانه که به یک موجود خیالی به نام «امام زمان» چنگ زده و گستاخانه کشور ایران را «کشور آقام امام زمان» می نامید و می نامد ، و در سر میز ناهار هیئت وزیرانش، یک بشقاب و کارد و چنگال و لیوان خالی می گذاشت که هر وقت آقا ظهور کرد، و تشریف آورد، گرسنه نماند!! (چون درون چاه، جز مارمولک و چیزهایی شبیه آن، خوردنی دیگری وجود نداشت و ندارد!!

واقعا مسخره است که حالا این فیلسوف! نقش «مصلح و راهنمای ملی» را بازی می کند و سخن از مردم و پایمال شدن حق مردم می گوید!! مردمی که هنوز از یاد نبرده و فراموش نکرده اند که در سال 1388 خورشیدی- که این تحفه را می خواستند سوار کول مردم کنند و چهار میلیون از مردم- به مخالفت با او، و هواداری از میر حسین موسوی دست به راهپیمایی زدند، همین آدم پررو، آنها را به تحقیر «خس و خاشاک» نامید؟!

آیا چهارمیلیون مردم صلح طلب، آرام و بی خطر که حق رای طبیعی خود را می خواستند «مشتی خس و خاشاک» بودند؟!

آهای مردم! که به اراجیف باب دل شما این روزها «میدان دار» شده است. آخر تا کی می خواهید ساده لوحانه، بچگانه و بی تفکر به دنبال این گونه تفاله ها بروید و به سخنان او و مانندهای او، دل خوش کنید؟

او، هر چه می خواهد به پندار خود آبروی رژیم را ببرد ولی شما چرا بشکن می زنید، به به و چه چه می گویید؟! او نیز بخش تفاله شده ای از همین رژیم پوسیده است.

این همان احمدی نژاد است که میلیون ها و میلیون ها پول و درآمد نفت ایران را به هَدَر داد. این همان احمدی نژاد است که راه آهنی را که در زمان او ساخته شده از بس به هنگام ساخت آن دزدی و رویه کاری شده بود، ریل هایش در همان ماه های نخست استفاده از هم پاشید، و خط ماهها قطع شد، این همان احمدی نژاد است که دست خامنه ای را بوسید، وخامنه ای در انتخاب نابجای او بریاست جمهوری، فرمان ضرب و شتم و کشت و کشتار مردم حق طلب ایران را در روز عاشورای همان سال داد و گروهی از جوانان زیر چرخهای اتومبیل های پلیس لِه شدند و کارد بسیجیان پهلوی جوانان و دختران بیگناه را دریدند تا این دردانه به ریاست جمهوری بنشیند!

چطور آنموقع جیک جیک مستان او بود و در سخنانش شوخی های بیمزه می کرد و می گفت که: «آب را بریز آنجات که می سوزه»!! و از این سخنان بی نمک و چندش آور، فکر اینهمه ناهنجاری های رژیم نبود؟!

حال یکهو، آقا مورد قبول بخشی از شما مردم زودباور  و ساده لوح و سطح اندیش قرار گرفته و می گویید: شنیدید احمدی نژاد چه گفت؟!

راستی او چه گفت؟ او آنچه را گفت که همه ی ملت ایران دهها برابر بیشتر از آن را می دانند. او آنچه را که گفت که خود وی بیش از همه سهم در پدید آوردن آن نابسامانی ها دارد؟

ما سی و اندی سال است که بهتر و بیشتر از این مَشَنگ نقطه ضعف رژیم را می دانیم. رژیمی که تکه ای از بدنه اش همین مردک مسخره است. رژیمی که مانند این آدم های ابله و بی عرضه را دهها بار پرورده و هنوز هم در آستین دارد و آن وقت عده ای خوشباور- که با یک غوره سردی شان می شود و با یک مویز گرمی شان، انگار که خر دجال ظهور کرده!

ما فراموش نکرده ایم. به هنگامی که آن روباه بنفش (حسن روحانی) با آن کلید پلاستیکی بچه گول زنک! خود، به میدان آمد، و چه وعده های سراب آفرینی به همه داد. و همین رژیم با ترفند و حقه، شما و امثال شما را پای صندوق های رأی کشانید و با تقلب و عوض کردن رأی کسانی که گول نخورده بودند- ولی نابجا شرکت کرده بودند- این مردک کلیدساز را برگرده من و شما سوار کردند. و باز یادتان رفته که شما و امثال شما، چند شب تا بامداد، در خیابانها رقصیدید و معلق زدید. آخر برای چه شادی کردید؟ برای چه به به چه چه گفتید. آیا دکتر غلامحسین صدیقی رئیس جمهور شده بود؟ آیا امیرکبیر ثانی صدراعظم شده بود؟

یک ملا دروغگوی شارلاتان به نام روحانی، که سابقه بزن و بکش و بگیر و ببند او سراسر پرونده کاری او را پر کرده و در «شورای امنیت ملی رژیم» دبیرکل بود و همین آقا چه بدبختی ها برای مردم بینوا به ویژه برای آیت الله حسینعلی منتظری پدید آورد و او بود که منتظری را به حصر خانگی انداخت، و رئیس جمهور شده بود، همین و همین!!

حالا هنگامی که همین حسن روحانی دستمال ابریشمی در دست دنبال خامنه ای می دود و در مجیزگویی او، گوی از دیگران می رباید، که مبادا «آقا» با یک حکم حکومتی پست ریاست جمهوری او را حذف کند!

همین آقا که در آغاز کشور ایران و بانکها را یکسره ورشکست اعلام کرد، این روزها ایران را «بهشت موعود» می داند! آیا از این ملا، بجز همان آخوند وقیح تر دیده اید؟ این همان کسی است که برای انتخابش رقصیدید!

آیا فکر نمی کنید که بیگانگانی که این مسائل را می بینند و می شنوند تا چه پایه به ساده اندیشی امثال شما، می خندند؟!

بخدا سوگند، شما ساده اندیشان، از این آخوندها خطرناکترید، زیرا آخوند دنبال آدمهایی چون شما می گردد که سوارشان شود. یعنی یک ترفند ساده به کار می برد و همه تان را مات می کند، و به دنبال خود می کشد.

مانند همین آخوندها بودند که از هزار و چهارسد سال پیش مردم را به دنبال آدمِ موهومی به نام «مهدی» «صاحب الزمان» کشیدند و از زمان صفویان، روشن تر با عمامه و دستار شروع کردند، تا امروز هم به یاری دسته های سینه زنی، زوزه کشی، گریه های دروغین، سوار بر گُرده اکثریت ساده دل و زود باور و سطحی اندیش شده اند. این دوالپاها مگر دست از سر شما بچه های سی و چند ساله تا هشتاد ساله ی ساده لوح برمیدارند؟

بچه هایی که با شکلات های بدبو و تلخی مانند احمدی نژاد و روحانی و چون اینها کامشان شیرین می شود از آخوندها به سادگی فریب می خورند.

مردم ما بایستی چشم و گوش خود را باز کنند. آخوند و آخوند زاده و بچه آخوند همه و همه سر و ته یک کرباسند و فرقی با هم ندارند. اینها جنگهای زرگری راه می اندازند، تا زودباورها و بچه های ساده دلی چون شما را- که بدبختانه شمارشان در میان ملت کم نیست به حرکت درآورند، تا ارابه پیروزی مردم ایران را، لَنگ کنند و شما، افق روشن بامداد پیروزی ملت مبارز ایران را هر چه بیشتر واپس اندازند.

بس کنید، احمدی نژاد و احمدی نژادی ها، روحانی و روحانی ها، همه و همه تخم و ترکه خمینی ها  و خامنه ای ها هستند.

Comments

Leave a Comment

Archived_issue
مشترک شوید  $1.70 تک شماره 
Library