روزانه دو تا سه نوزاد سرراهی از «وصلت صیغه ای» تحویل سازمان بهزیستی مشهد می شود!
تاسیس بنگاه صیغه یابی آخوندها، نتیجه مستقیم بارداری های بی بند و بار و بدون ترس از مجازات «صیغه»ای است، در حالی که روزبروز بر شمار این نوزادان سرراهی افزوده می شود!
افزایش بیماری های آمیزشی بویژه «ایدز» در میان زنان و مردان صیغه ای خود چهره پنهان و خطرناکتر این روش پوسیده آخوندی است!
روز آدینه گذشته، «خبرگزاری هرانا» خبر از پیدا شدن یک نوزاد بیگناه یکروزه در شهر مشهد را منتشر کرد: برخی از گزارشگران بعد از این خبر که حاکی از این بوده شیرخوارگاه «حضرت علی اصغر»!! از پذیرش این نوزاد خودداری کرده و این مسئله واکنش مسئولان بهزیستی شهر را در برداشت، و در پی جستجوی علت برآمدند.
مسئولان بیمارستان گزارش دادند که ماهانه شمار پنجاه تا شست کودک نوزاد سرراهی فقط در شهر مشهد به این شیرخوارگاه آورده می شوند. آنگاه بود که مسئولان پی بردند که با جهشی وحشتناک روزبروز بر شمار این کودکان افزوده می شوند، روبرو هستند.
گزارش های دقیق تر بعد، مشخص می کند که در منطقه «رُکنا» بامداد روز آدینه، در حالی که هوای مشهد به چندین درجه زیر صفر رسیده بود و برف شدیدی هم می بارید، صدای خفیف نوزادی در پیرامون ساختمانی در حال احداث در شهرک «پدیده شاندیز» به گوش رسید و نگهبانان ساختمان شگفت زده به سوی صدا رفتند و پی بردند که نوزاد یک روزه ای در درون یک سبد پلاستیکی میوه در آن ساختمان رها شده است!
با کشف این نوزاد، تلفن های پلیس به صدا در آمد، و ماموران شهرستان «بینالود» خود را به محل حادثه رسانیدند و پس از مشاهده نوزاد او را به شیرخوارگاه «حضرت علی اصغر»! بردند. ولی همانگونه که آمد شیرخوارگاه از پذیرش کودک امتناع کرد و مشکلات پدید آمد که روز بعد روزنامه ها علت و انگیزه آن را منتشر کردند.
کارشناس مسئول دفتر «کودکان بی سرپرست و بد سرپرست» بهزیستی خراسان، در این باره به خبرنگاران و مسئولان قضایی گفت: آنچه را که در رسانه ها منتشر شده است، همه واقعیت نبود.
در روز آدینه که هوا بسیار سر بود، در ساعت سه و نیم پس از نیمروز، ماموران انتظامی شهرستان بینالود با دستور و مجوز مقامات قضایی این نوزاد یکروزه را به شیرخوارگاه آوردند. و پس از فیلمبرداری
(X-Ray)
پزشکان پی بردند که وضع نوزاد رها شده درون سبد پلاستیکی و زیر برف مانده که زیر خود را نیز خیس کرده بود، بسیار نامناسب است. این بود که نوزاد را بناچار از ماموران تحویل می گیرند و به بخش ریکاوری برده و پوشک او را تعویض و وی را در فضای گرم بستری می کنند.
دکتر «زیبا مجرب» سپس در برابر خبرنگاران قرار می گیرد و می گوید: این شیرخوارگاه در برابر تحویل گرفتن چنین نوزادانی دچارمشکلات فراوانی می شود.
از جمله آنکه چون در نامه تحویل نوزاد، سن کودک یکساله نوشته شده است. ماموران از شیرخوارگاه می خواهند که نامه را عوض کند. زیرا ممکن است بعدها مشکلات حقوقی بیش بینی نشده ای را برای بهزیستی ایجاد کند.
مسئول بیمارستان پاسخ می دهد که این مسئله هیچگونه مشکلی برای ما و بهزیستی ایجاد نمی کند و چون ماموران توجیه نمی شوند، آنها پس از اعتراض و شنیدن پاسخ منفی، در تماس با معاون دادستان شهرستان مشهد اعلام کردند که این شیرخوارگاه کودک را نمی پذیرد!
در نهایت، با دستور شفاهی معاون دادستان و پذیرش شیرخوراگاه به این ماجرا فیصله داده می شود و شیرخوارگاه کودک را می پذیرد و ماجرا پایان می یابد.
دکتر «زیبا مجرب» سپس افزود: در بسیاری از رسانه ها اعلام شده که شیرخوارگاه حاضر به پذیرش رسمی نوزاد نیست. در حالی که توجه نکردند که حال نوزاد در اثر سرما و بی توجهی بسیار وخیم بود. دوم اینکه این پسر بچه پذیرفته شده پس از انجام اقدامات بهداشتی و پزشکی بستری شده بود. ضمنا برای این نوزاد نام «جابر»!! را برگزیدیم و پرونده بنام او تشکیل شد.
(دقت کنید: چون «جابر» نام یکی از همین یاران امام زاده های آخوندی است. نام این طفل بی گناه را «جابر» گذاردند، بمعنای «بسیار زورگو»)!!
ضمنا دکترمجرب اعلام کرد که نوزاد بعلت ضایعه نخاعی و معلولیت، به مرکز توانبخشی منتقل شده است. سرانجام دکتر زیبا مجرب در ادامه سخنان خود، با اشاره به اینکه روزانه 2 تا 3 کودک نوزاد و بی سرپرست رها شده به این دفتر آورده می شوند، گفت: این وظیفه ذاتی و انسانی ما است که سرپرستی این بیگناهان را بعهده بگیریم. ولی ما نیز تابع دستورها آیین نامه ها و قانون هایی هستیم و بودجه ما چندان چشمگیر نیست. و در برابر این هجوم! باید به این سازمان گسترش و بودجه بیشتری بدهند.
یک پزشک هرگز از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی کند. اما از آنجا که شیرخوارگاه «حضرت علی اصغر» ویژه نوزادان یکروزه تا شش ساله است و به این آمار روزبروز افزوده می شود و این کودک خود نیز بیمار است و باید قبلا او را مداوا کنیم و سپس طبق مقررات وی را به دیگر قسمت های شیرخوارگاه بفرستیم.
این بود شرح ماجرا. ماجرایی که مال دوستی، حرص، حقه بازی و گرد آوری پول مشتی آخوند زیر نام خانه عفت!! و یا سازمان صیغه امام رضا، زیر نظر چند آخوند در آستان رضوی برپا شده و بدون توجه به مسائل بهداشتی و عواقب غیرقابل پیش بینی مانند حاملگی و عدم قبول هر یک از «طرفین صیغه» از نگهداری فرزند ناخواسته بیگناه و سر راه گذاردن آنها سپس باعث دردسر پزشکان شرافتمند و زحمتکش شدن که جز خدمت به آدمیگری و شرافت ذاتی، هدفی ندارند و فایده دیگری هم برای اجتماع ایرانی ندارد.
آهای آخوند احمق و نادان اعلم الهدی!! این همان استانی است که گفتی در آن یک کنسرت بی خطر و هنرمندانه را با ضرب و زور مشتی بسیجی و چماقدار و هوچی، تعطیل می کنی و با افتخار احمقانه گفتی: این استان متعلق به امام هشتم شیعیان است ترویج این اداها و اطوارها و کارهای غیرمذهبی در آن، راهی نمی توان یافت!!
بله! بفرمایید. ماهی 60 تا کودک سرراهی بیگناه را که زاده شهوترانی یک مرد مانند خودت ابله و بی مسئولیت. زیر چتر آخوندی تو قرار دارند، به بودجه ضعیف شیرخوارگاه تحمیل می کنند و این تازه آغاز کار است و ماه به ماه بر شمار تحویل نوزادان بی سرپرست محصول بنگاه صیغه یابی شما افزوده و افزوده تر می شود تا ارتش سد میلیونی حضرت خامنه ای که می خواست جمعیت ایران تا دویست میلیون برسد، تامین شود!
خداوندا! کی این بلای سنگین از سر ملت ایران برداشته می شود؟! کی...؟!