به چه حقی پایگاهی در خاک ایران باید مرکزی برای کشتار مردم بی گناه و مسلمان سوریه شود؟
با همه اصرار دکتر بختیار به خمینی، که جمهوری اسلامی چه معجونی است؟ خمینی همچنان خاموش ماند!
پوتین، به یاری خامنه ای قصد باجگیری از دولت های ذینفع در منطقه و جهان را دارد!
یادم هست که روزی پدرم باد به غبغب می انداخت و می گفت: کشور ایران، تنها کشوری در جهان است که نه روز استقلالی دارد (یعنی همیشه از هنگام پدید آمدن، مستقل بوده تا امروز) و تبعا هیچگاه مستعمره هم نبوده، پس نمی توانسته روز «استقلال» داشته باشد که پس از استعمار رسمی به استقلال رسمی برسد.
این گفته پدر، همچون زنگ افتخار و نازش همیشه و همیشه در گوشم طنین داشت و خود راهموند و شهروند مردمی می دانستم که «آزاد» زاده شده بودند، آزاد زیستند و آزاد و آزاده، در گذشتند.
بر روی این داستان و این ادعا تا چه پایه می شد با نگرش به رویدادهای یکسد و پنجاه ساله کنونی تکیه کرد. هنوز هم برای من روشن نیست. ولی بهرروی آنچه که براستی روشن است، این است که «ایران هرگز مستعمره رسمی کشور دیگری نبوده است، حتا در زمان تازیان».
زیرا تازیان خود به بیابان نشینی و بیابان زاده بودند و به مفهوم امروزی معنای استعمار را نمی دانستند. از این گذشته، آنقدر ایرانیان در آن مدت دردسر برای آنها آفریدند تا اندک اندک زمینه را تهی دیدند و کنار کشیدند.
تا اینکه خیمه شب بازی خمینی پیش آمد، و داستان «جمهوری اسلامی» و ناآگاهی هایی که مردم ما از این شیوه حکومتی من درآوردی شنیدید، پیش آمد.
روانشاد دکتر شاپور بختیار در آن روزها به روشنی گفت:
«آقای خمینی! روشن نیست جمهوری مورد ادعای شما چه خواهد بود؟ و آیا در شیوه های حکومتی چنین جمهوری ای، با نگرش به روش مذهبی من درآوردی شما و دیگر آخوندها چگونه خواهد بود؟
بر این پایه خواهش می کنم خیلی روشن، واضح و منطقی!! بیایید برای ملت توضیح دهید که جمهوری اسلامی چگونه عمل می کند، و روش حکومتی آن با قوانین یکهزار و اندی سال پیش چگونه همسانی خواهد داشت».
نه تنها خمینی پاسخی به این پرسش ها نداد، و نه تنها سخنان منطقی بختیار در هیاهوی آن روزها گم شد، بلکه فردای آن روز شعار مسخره دیگری بنام: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» دنباله و گوشواره شعارهای پیشین نیز شد.
شعاری که روشن شد، نه «استقلال» آن مفهومی داشت، نه «آزادی» حتا اندکی وجود داشت و نه «جمهوری»اش جمهوری راستین مردمی بود و اسلامی راستین!!
امروز که بیش از سی سال از عمر نحس رژیم آخوندی می گذرد، یعنی فقط تا پنج سال قبل بود که همه ادعاها ناهنجاری ها و ناهماهنگی های میان سخنان سران انقلاب را با قوانین انسانی جهانی بشناسیم، دیگر همه چیز برای ما روشن شده بود.
همانگونه که آمد. در شعار بالا. «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» سه پایه حکومت کنونی ایران را می سازد.
نخست «استقلال» در کشوری که همه تصمیم های سران این گروه با نگرش زد و بست ملاها با سوریه، روسیه، یمن، حزب الله لبنان وحماس غزه می گذرد و پیوسته و پیوسته جوانان ما خود ناخواسته، به بهانه دفاع از مرقد عمه جان!! (زینب خواهر امام حسین که در زینبیه مدفون است) ناگزیرند به آن سامان بروند و بر سر هیچ و پوچ و به نام میهن، نه بنام ملت ایران، نه بنام آزادی و نه... و نه... بنام هیجیک از ارزش های ملی، عمودی بروند و افقی، گروه گروه بازگردند و مسئول مرگ آنها چه کس یا چه کسانی هستند و درست کردند شعارهایی بنام: کربلا، کربلا می آئیم، می آئیم! و برای حفظ ضریح عمه جان به سوریه و زینبیه می رویم. جز به سود آمریکا و بویژه روسیه (دست بالا بشار اسد) به سود چه کسی است که جوانان ما باید کشته شوند، به سود چه کسی خواهد بود؟!
هیچ شعار و هیچ منطقی نمی تواند وابستگی ننگ آور ملاها را به سوریه و شوروی از واژه ی «استقلال» ملی جدا کند و بگوید. این کارها مفهوم استقلال را نمی دهد، اینها نوکری روس هاست. اگر این خیانت ها مفهوم پایمال کردن استقلال مردم ایران را نمی دهد، پس چه شکل دیگری از تجاوز به حقوق ملی ما، این مفهوم را می دهد؟!
در کشور که خامنه ای نوکر صفت و پلید، با قدرت غیرقانونی و بی در و دروازه حق اختیار کامل پایگاه هوایی نوژه در همدان را بدون کوچکترین اشاره ای یا اعلامیه ای و دلیلی در اختیار روس ها می گذارد و بمب افکن های روسی پس از بارگیری بمب های خود را از پایگاه نوژه بر سر مردم بیگناه سوریه- که مسلمان هم هستند- بمب هایی که هزینه خریدش را ملت ایران داده و آسیبش را سوری ها می کشند تا آقای پوتین و بشار اسد و دیگران سودش را ببرند و ایرانی ها نیز وسایل پایگاهی اش را آماده می کنند.
آخوند خامنه ای! بمب هایی که مردم سوریه را چون برگ خزان بر زمین می ریزند مسلمانند. فهمیدی؟! هواپیماهای روس، پس از تخلیه بمب های خود، بسیار خونسرد، دلگرم با اطمینان راه ایران را در پیش می گیرند و به همدان و «پایگاه نوژه» باز می گردند، خستگی در می کنند، قهوه و نوشیدنی خود را می خورند، در اوج اطمینان استراحت می کنند و خواب راحتی فرو می روند.
بامداد برمی خیزند، بدون دلهره از بمباران های دشمن فرضی، در زیر چتر استقلال پوشالی ایران باز بارگیری می کنند و بمب های خود را بدون کوچکترین ترحم و دلسوزی باز هم و بازهم و باز هم بر سر ملت مسلمان و بی گناه سوریه فرو می ریزند.
کجای این روش مستقلانه است آقای خامنه ای؟ کجای این رفتارها با اسلام می خواند؟! تو دلت خوش است که ولی فقیه!!! دست نشانده عروسکی پوتین هستی و کشورهای دیگر مانند آلمان و فرانسه و آمریکا و... نیز ناگزیر واکنشی نشان نمی دهند. و اگر هم پوزخندی باید بزنند، برای اینکه به ریش شما بر نخورد. زیر لبی این کار را می کنند، بر این پایه دیگر در جهان مدعی خون مردم سوریه چه کسی می تواند باشد.
آقای خامنه ای! آیا یکبار شده که دهان یاوه گویی خود را وا کنی و درباره کشتار مسلمانان چچن از سوی پوتین و عوامل او سخن بگویی؟! و آن را محکوم کنی؟!
نه! هرگز. هرگز. مسلمانان چچن را روس ها می کشند و روس ها هم زیر نظر ارباب تو پوتین هستند و تو هم در برابر پوتین تمام قد تعظیم می کنی؟!
مگر پوتین پایگاه نظامی در نزدیکی محل هایی که خلبانان روس ساکن پایگاه نوژه کم دارد؟ سراسر شمال سوریه خاک روسیه است. بندر لاذقیه در خاک سوریه نیز در اختیار پوتین است و پایگاه روسیه است. وانگهی به جز کشور مفلوک و توسری خورده ما این خفت را بر خود روا می دارد؟!
دراین زمینه گهگاه تک مضراب های خنده آوری مانند اینکه: از امروز دیگر روس ها در پایگاه نوژه نیستند و پرواز نمی کنند!! یا فقط دو روز است که پروازی انجام نداده اند و پخش و نشر می کنند و از این گونه چرندیات تا زهر خبر را بگیرند و مردم را گیج کنند و مخالفان را آرام کنند. ولی کار خود را پیگیر انه انجام می دهند، و خامنه ای همانگونه «لال مانی» گرفته و خفه شده و آوایش درنمی آید.
مردک! تو که راجع به چاه جمکران، درباره حجاب و بدحجابی زنان، درباره رقصیدن زنان در برابر شوهرانشان، در زمینه نهی از منکر و در حلال و حرام بدون موسیقی!! مرتب پرت و پلات می گویی، چرا نمی آیی در زمینه پایگاه هوایی نوژه برای بمباران یک ملت از پای درآمده، سخن نمی گویی؟!
تقریبا تمام مفسران و گزارش گران رویدادهای خبری بر این باورند که پوتین همواره از رژِم پوشالی و توخالی جمهوری بدون استقلال و بی قانون ایران سود برده و قصد باجگیری از دولت های منطقه، اتحادیه اروپا، دولت آمریکا را دارد و تاکنون نیز موفق بوده است. زیرا نوکر سر بفرمان و احمقی را با قدرت گسترده ای در ایران زیر فرمان و مهمیز خود دارد.