دیش، دشمن ریش

by ناصر انقطاع

یورش مغولانه به خانه های مردم بیگناه برای گردآوری بشقاب های ماهواره ای!

چندی پیش مردم شهر مریوان به عنوان نافرمانی مدنی، خودرو سوار نشدند و تاکنون دوچرخه سواری می کنند!

اکنون می رود که این جنبش همگانی به صورت یک نافرمانی مدنی در تهران و شهرهای دیگر متداوال شود!

 

هفته گذشته ناگهان «نیروی انتظامی» رژیم (ناجا) به صورت گسترده ای و با گستاخی شگفت آوری از راه هوا و زمین به خانه های مردم بیدفاع حمله کردند و گویی دارند بمب های  خوشه ای و خمپاره های خطرناک را گرد می آورند، به مشتی فلز مدور بنام بشقاب های ماهواره ای امردم دستبرد زدند، و بی مهابا آنها را از جای کندند و از همون طبقه های بالا بی آنکه بیندیشند مبادا این قطعه های فلزی سنگین، در پرتاب از پشت بام به کوچه، ممکن است بر سر و روی زنان و کودکان فرود آید، آنها را بدرون کوچه ها رها کردند و سپس عوامل دیگر- مامورانی که باید نگهبان امنیت و آسایش و آرام مردم باشند- پیروزمندانه آنها را روی هم انباشتند تا نشانه ای باشد از خدمتگزاری آنان به عمانه و عبا و خرافات: یعنی: دیش، دشمن ریش!

خبرگزاری هرانا (ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشرش در ایران) نوشت: از بامداد روز 18 امرداد ماه با «یورش نیروهای ظفرمند»!! «ناجا» در محله های گوناگون تهران دست به گردآوری بخش دیگری از دیش های ماهواره ای مردم کردند.

شگفتا که این ابلهان بیش از ده- پانزده سال است که این عمل ننگین و بیهوده و ویرانگر خود را دنبال می کنند و کوچکترین اثری هم در گرایش مردم به تلویزیون دست نشانده خامنه ای موسوم به شبکه «پشم و شیشه» او نداشته است و مردم با پوزخند به رفتار آنان می نگرند و باز دو تا سه شب بعد دیش ها برپاست پایکوبی و شادی برقرار و خبرهایی را که ملاها نمی خواهند مردم بشنوند از آنها آگاه می شوند، از همین خانه ها و دیش ها، دهان به دهان و گوش به گوش به دیگران می رسد و گویی توپ و تشرهای «ناجا» وزوز مگسی بوده و فردای آن روز از میان رفته است.

آیا این عمامه بسران و دستار بندان، ریش خندها و پوزخندهای اجتماع ایرانی را حس نمی کنند؟ اینکه مانند دیگر قسمتهای اندیشه های  خود، اصلا درک مطلب برای شان دشوار است و رفتار خونسردانه مردم را در بازسازی کار شبکه های ماهواره ای خارج از کشور را در سراسر شهرهای بزرگ و کوچک نمی بینند و نمی فهمند؟!

در میان مردم این گفتگو به هنگام دیدن بار کردن بشقاب های ماهواره ای بر روی وانت ها بسیار رد و بدل می شود: اینها را می گیرند و تعمیر می کنند و باز هم به خود ما می فروشند!!

ببینید مردم چه خوب آخوند، عوامل آخوندی را شناخته اند؟!

***

در میان خبرهای کما بیش هراس انگیز و در عین حال خنده آور، خبری است که اقدامش گسترده ای را میان مردم مریوان پدید آورده است. یعنی بنوعی از خشم و خنده، در میان هم میهنان کرد ما ایجاد کرده است که روز بروز گسترش بیشتری را پدید می آورد.

به گزارش رادیو فرانسه یک جنبش مدنی در روزی، مردم مریوان نمی خواستند خودرو سوار شوند، چند هفته ای است که همگی دوچرخه سوار می شوند.

در آغاز نیروهای نوکر دستار بندان، پی بهانه می گشتند که جلوی این حرکت را که یک دهان کجی مردم و یک جنبش مدنی است بگیرند و آن را بیدرنگ یافتند.

بدینگونه که پس از دو، سه هفته در میان گروه چشمگیر دوچرخه سواران مریوانی که سه شنبه ها سوار بر دوچرخه به خیابان می آیند گروهی فراوان زنان و دختران دوچرخه سوار نیز را دیده اند که هر هفته بر شمار آنان به صورت شگفت آوری افزوده می شود.

عمله های رژیم که چشمشان به وسیله ای افتاده بود تا به بهانه ای آن بتوانند خودی نشان بدهند و از سویی آخوندی، یا امام جمعه ای تشویق شوند، شروع بکار کردند ولی شمار زنان و دختران دوچرخه سوار که احتمالا کار واجبی هم در سه شنبه ها نداشتند، ولی برای نیش زدن به عوامل رژیم و دست انداختن حمله های «ناجا» بیش از آنچه که لازم بود، دوچرخه سوار زن به خیابان ها آمده بودند که گرفت و گیرهای زنان دوچرخه سوار از یک سوی، ساعت به ساعت دشوارتر می شد. وانگهی موجی از اعتراض سراسر مردم دوچرخه سوار که دستگیری دختران و زنان آنها را ناراحت کرده بود، باعث شد که نیروهای بیشتری به خیابان ها اعزام شوند.

اکنون چند هفته ای است که روزهای سه شنبه، حکومت نظامی!! برای پیشگیری از حرکت دختران و زنان دوچرخه سوار در شهر برپا می شود که در این روز عملا شهر زیر مقررات حکومت نظامی است. و در این گرفت و گیر، لباس شخصی ها و سگ های بی قلاده رژیم نیز به یاری عمله های ناجا می آیند. ولی با این همه هنوز نتوانسته اند از پس مردم برآیند.

خبرنگار یکی از مطبوعات می نویسد:

در گفت وگویی که با «دانا لنج آبادی» از شهروندان مریوانی داشتیم و در این زمینه پرسیدم او معتقد بود که این جنبش علاوه بر اینکه هواداران زیادی دارد، برخی از ماموران انتظامی و امنیتی را نیز به سوی خود جلب کرده است.

او می گوید: بسیاری از جوانان مریوانی، بویژه دختران و زنان وقتی ساعتی شش صبح با دوچرخه های شان به خیابان می آیند، آنقدر نیروهای انتظامی و لباس شخصی در خیابان مستقر شده اند که بنظر می رسد، حکومت نظامی شده است!!

اتفاقا این برای جوانان  یک نوع سرگرمی شده است. زیرا برای هر دوچرخه سوار دست کم سه یا چهار مامور باید با او سر و کله بزند که یا او را جلب کند و یا به سوی خانه اش بفرستد که این خود دردسر بزرگی است.

«دانا لنج آبادی» درباره سخنان «ماموستا شیرازی» امام جمعه مریوان می گوید:

ماموستای شیرازی، در روز جمعه اول امرداد ماه در خطبه نماز جمعه اعلام کرد که «دوچرخه سواری زنان و دختران خلاف اسلام!! است.

این خطبه باعث شد که به گفته «دانا لنج آبادی» زنان و مردان با هم قرار گذاشته اند که روز سه شنبه نیم ساعت زودتر از هفته پیش به خیابان بیایند و دوش به دوش هم با دوچرخه های خود به حرکت درآیند!

موجی که در زیر پوست شهر مریوان به حرکت درآمده، هر روز نیروی بیشتری از جوانان را کسب می کند و به نظر می رسد که قصد خاموشی هم ندارد. زیرا کار مهمی از نیروی امنیتی ناجا برنمی آید و تفریح خوبی برای دختران و پسران شده است. زیرا حکومت نمی تواند هفتسد، هشتسد تن را با هم زندانی کند.

Comments

Leave a Comment

Archived_issue
مشترک شوید  $1.70 تک شماره 
Free Subscription