رئیس جمهور مشنگ، پررو و بی آبرو

by دکتر ناصر انقطاع

 

در دوران فرمانروایی آخوندها بر سرزمین ما، چه شگفتی ها و چه عجایبی که ندیدیم. زیرا هریک از این گروه انگل و سربار ملت، دارای سرشت های ویژه ای هستند که در هیچیک از آفریده های تندرست خداوند دیده نمی شود.

از آن میان، رئیس باصطلاح جمهور در دولت نهم و دهم (محمود احمدی نژاد) خود، موجودی درخور مطالعه است که دارای سه صفت «مشنگ، بی آبرو، پررو» است.

برای شناخت این سه صفت چندان دچار اشکال نمی شوید. کافی است که یکی از جمله هایی را که او بر زبان آورده است بیاد بیاورید، بی گمان خود، هرسه صفت را پیدا خواهید کرد.

برای نمونه یکی دوسال پیش گفت: «دولت من در، درازای از انقلاب مشروطیت تا امروز پاکترین دولت ایران بوده است»!!

بی آبرویی و پررویی، از سراسر این جمله می بارد و البته یک گوینده باید «مشنگ» هم باشد، که نداند چندین میلیون نفر به ریش او می خندند.

فراموش نکنیم که هرگفته این دلقک موجود در ایران، یکی از این سه صفت در رده ی نخست قرار می گیرد.

برای نمونه: هنگامی که می گوید: «آمریکاییان به عراق حمله کردند که امام زمان را دستگیر کنند!!» به خوبی صفت «مشنگی» او در رده ی نخست جای می گیرد و شاید به همین انگیزه است که آخوندهای احمق تر از او به یکی از همین ملاها (پیش نماز مسجد جمکران) گفتند که شب خواب ببین که امام موهوم از چاه سامرا اسباب کشی کرده و به چاه جمکران آمده است.

راستی آیا می دانید که چرا امام نادیدنی، از روز تولد تا امروز در چاه زندگی می کند؟! برای آن است که هرجای دیگر را که آخوندها می گفتند، مردم کنجکاو می توانستند به آسانی به آن جا بروند و مچ آخوندها را در یاوه گویی شان بگیرند. ولی در چاه آن هم در چاهی که زیر کنترل آخوندها است شانس مچ گیری تقریباً به صفر می رسد!

نمونه دیگر: حالا که این دردانه ی مشنگِ «علی خامنه ای» یعنی دنباله ی خدا در روی زمین بگوید که «دولت من از زمان انقلاب مشروطیت تا امروز پاکترین دولت بوده است در اینجا صفت «وقاحت»، (یعنی همان پررویی، جایگاه نخست را به دست می آورد و صفت های مشنگی و بی آبرویی در جایگاه دوم و سوم می ایستند.

و اگر بگوید: «آنقدر تحریم کنید که تحریم دانتان پاره شود در این جا صفت بی آبرویی بر سکوی نخست می ایستد و پررویی در جایگاه دوم و «مشنگی» در رده سوم می ماند.

به راستی من بر این باورم که در دوران زندگی ام با این که پیوسته درمیان خبرهای سیاسی و رویدادهای سیاسی لولیده ام و-زندگی مردان و زنانی را که رشته کارها را به دست گرفته اند و بررسی کرده ام- هرگز و هرگز کسی را ندیدم که از این تحفه! مشنگ تر، پرروتر و بی آبروتر باشد. فیلم گزارش او به یکی از این آیت الله های مفت خور را که درحضور آن ملا به روشنی گفت: هنگامی که من (احمدی نژاد) در سازمان ملل متحد رفتم تا سخنرانی کنم، یک هاله نور گرد سر من پدید آمد و در تمام زمان سخنرانی حاضران پلک نمی زدند و محو سخنان من شده بودند!!! (سخنانی که به فارسی بود!!)

فیلم این سخنان را میلیون ها تن از آن میان شما خود دیده اید و اگر به شما بگویند در این پرت و پلاها، کدام صفت از آن چه که گفته شد روشن تر است خواهید گفت: صفت مشنگی در رده بالاتر قرار دارد.

اما این ها پایان داستان نیست. زیرا زمانی که پیرامون یکی دوسال بعد یک خبرنگار در هواپیما از او درباره ی «هاله نور گرد سرش» پرسید، پاسخ داد:

«من کی گفتم هاله نور گرد سرم بود!! این ها را برای من ساخته اند»! که در اینجا بی گمان صفت پررویی او، مقام یکم را به دست می آورد.

اما از همه این ها گذشته اندک اندک پی می برم که احمدی نژاد دچار بیماری «ملانکولیک»، (مالیخولیا) است. (بیماری مالیخولیا، یا بیماری توهم سخت و دیدن و پنداشتن چیزهایی که وجود خارجی ندارند به نظر او می آیند).

آری کسی که در هیئت دولت یک جای خالی برای امام موهوم (مهدی) بگذارد، و به هنگام ناهار هیئت وزیران دستور دهد که همیشه یک بشقاب و کارد و چنگال و لیوان خالی برای امام یاد شده در سفره و در کنار او بگذارند. کسی که می گوید آمریکاییان برای دستگیری امام زمان به عراق تاختند، ولی نتوانستند او را دستگیر کنند!!

کسی که ایران را ملک امام غایب می داند و بر آن است که امام یاد شده دارد مسائل را بررسی و رهبری می کند و به گمان خویش بخواهد که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند، جز یک آدم «مالیخولیایی روان پریش» چیز دیگری نیست.

هفته گذشته در خبرها آمده بود که دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه با اشاره به فساد اقتصادی در دولت احمدی نژاد، از بخش خصوصی این سخن را به میان آورده که زمین های کویر لوت را وثیقه گذاردند!! و وام های چندین میلیاردی را گرفتند و این وام را هرگز برنگرداندند!

استاد دکتر پازوکی، در دنباله سخنان خود گفت: در بررسی ریشه های فساد می توان گفت: «در جامعه ای که سلامت اقتصادی حکمفرما باشد (نه جامعه ای که یک نفر مالیخولیایی رئیس جمهور آن باشد) مانع پدید آمدن هرگونه فساد و دشواری اقتصادی خواهد شد و می توان فشاد را کنترل کرد».

آیا به راستی در کشوری که چنین روان پریشی را به زور از درون صندوق بیرون می آورند و ملتی که به دزدیدن رای خود اعتراض می کند، می گیرند و می زنند و به زندان می برند و به او تجاوز می کنند و آخوند بی همه چیزی مانند مصباح یزدی فتوا می دهد که این تجاوز ثواب زیارت خانه خدا را دارد، می توان به آینده آن امیدوار بود؟!

Comments

Leave a Comment

Archived_issue
مشترک شوید  $1.70 تک شماره 
Library