احمدی نژاد را محاکمه نکنید

by عباس پهلوان

در هفته گذشته گفته شد که: «پرونده تخلفات احمدی نژاد و سوء استفاده های مالی» دوران ریاست جمهوری او را به قوه قضاییه فرستاده اند!

صرفنظر از این که این خود می تواند نمایشی برای سرگرمی خلایق باشد و مدتی را به جریانات این «دادگاه بلخ اسلامی» بگذرانند، ولی مگر سایر پرونده های سوء استفاده های علنی شده نظیر اختلاس سه هزار میلیارد تومانی و چهارصد میلیون دلاری و گمشدن به کرات میلیاردها تومان دستبرد به بانک ها، پرونده روی پرونده تلنبار نشده که در حال حاضر توی لا و لوی اتاق ها و روی میز و کشوهای بایگانی در قوه قضاییه و دادگاه های به اصطلاح «انقلاب» خاک می خورد؟!

از طرفی «دادگاه های انقلاب» قاضی های قهار و بی رحمی چون «صلواتی، پیرعباسی، مقیسه» و مشتی گرگ و گراز دیگر (که نامشان و یا حتی نام جعلی اشان هم معلوم نیست) در کوتاه ترین مدت در ظرف یکی دو سه دقیقه زندانیان سیاسی را به چند و چندین اتهام – که از فلانجایشان در می آورند – به حبس های طولانی محکوم می کنند و به دست سلاخان و آدمخوارهای زندان های اوین رجایی شهر و گوهردشت می سپارند و حتی ظالمانه آنها را از خانه و کاشانه پدر و مادرشان نیز دور می اندازند و به مناطق دوردست کشور تبعید می کنند تا از موهبت دیدار ماهانه و هفتگی پدر و مادر و همسر و سایر عزیزانشان دور باشند!

در طول یکسال گذشته حسن روحانی رییس جمهور و وزرای نامبرده هم چنین روزنامه های وابسته به «دولت تدبیر و امید» انتقادهای شدید و حتی افشاگری های مستند و متعددی از «فساد و تخلفات» رییس جمهور سابق کرده اند. حتی در مورد شق القمر!! نامبرده نظیر «سفرهای استانی» - که محمود احمدی نژاد خیلی به آنان می بالید و «رهبر معظم» نیز برای خرحمالی های او به به و چه چه بارش می کرد – در حالی که صدجور حرف و حدیث درباره آن گفته اند و مهم ترینش این که وزارت نفت نِک و نال دارد که این «سفرهای استانی» نمایشی بخش بزرگی از درآمد نفت مملکت را بلعیده است بدون این که این صدها میلیاردها تومان ، حتی صرف یک پروژه عمرانی شده باشد که با مقامات محلی با این پول ها به زیارت مکه و کربلا و مشهد و قم رفته اند – یا کسانی هم که این پول ها به عنوان «صدقه» ریخت و پاش شده را دریافت کرده اند – حالا در شهرها و روستاها،عناوین «کبلایی» و «مشتی» و «حاجی» را جلوی اسم خودشان یدک می کشند!

ما در همه سال های به اصطلاح «ریاست جمهوری احمدی نژاد» در همین صفحات نوشته ایم که در واقع رییس جمهور واقعی آیت الله سیدعلی خامنه ای است و نه این آفتابه کش بیت رهبری و فوقش پیشخدمت دفتر رهبر «آقا» که او را جلو انداخته بودند. او هم عینهو عروسک شعبده بازی هرچه را که رهبر دلش می خواست به زبان می آورد و دستورالعمل های نامبرده را فی الفور اجرا می کرد و یا به عنوان لایحه به مجلس اسلامی می برد!

چنین آلت معطله ای را به هیچ وجه نباید محاکمه کرد که این بنده روی سیاه خدا، همه آن چه که به وی دستور داده می شد، کورکورانه انجام میداد و بلافاصله هم رهبر طی یکی از بالا منبر رفتن های هفتگی خودش، او را تایید می کرد! احسنت به نافش می بست! ماشاالله صدهزار الله اکبر، نثارش می فرمود!

دیدیم که «رهبر شیعیان جهان» حتی با سخاوت (البته با بی شعوری کامل) در انتخابات تقلبی و سراسر افتضاح سال 88 وقتی تلنگش در رفت – همه آن جریانات مفتضح را که تعفن آن سراسر ایران را گرفته بود – به گردن گرفت و چنان از فرامین و دستکاری و حقه بازی خودش راضی به نظر می رسید که فجایع خیابانی را به حساب غیر و غایب گذاشت و گنداب کهریزک را توی فاضلاب سعید مرتضوی و چند مزدور دیگرش جاری ساخت و در کل همه آن جنقولک بازی را، «فتنه» نامید و عده ای بنده خدای «هالو» را به زندان اوین و حبس خانگی انداخت.

سیدعلی خامنه ای به طوری، برای احمدی نژاد بابت «ایستادگی» در مقابل استکبار!! و گذشتن به راحتی و موفق آمیز از «پیچ های خطرناک»! و در جنگ با فساد، و از این که در «مواضع خود محکم ایستاده است» تعریف و تمجید می کرد که انگار خودش را در آئینه قدی بیت رهبر تماشا می فرماید! و قربان صدقه خودش می رفت وگرنه او خوب می داند که احمدی نژاد عددی نیست و همان قازوراتی است که او برای سنگ روی یخ کردن و از میدان بیرون راندن هاشمی رفسنجانی به معرکه کشانده بود!

یادتان باشد، «محمود مشنگ» در اوائل دوره اول ریاست جمهوری کاغذی رژیم، از لیست پول نفتخواران، نام برد که توی جیب بغل اش هست و با تعقیب آنان، پول نفت را به سر سفره مردم می آورد ولی هرگز و به هیچ وجه افراد آن «لیست کذایی» نامشان فاش نشد و درآمد نفت هم به سر سفره های مردم آورده نشد. حکومت اسلامی که «آزادی» را از مردم ربوده بود، نان و گوشت و پنیر و کره و شیر را هم از سفره آنان دزدید و تورم، گرانی، بیکاری، فقر و فحشا را به مردم ایران تحمیل کرد.

همه این صدمات و ضایعات به خاطر این وارد شد که در واقع «رهبر معظم»بود که ترتیب آن ریاست جمهوری کاغذی را طی این 8 سال داده بود. ولی همه آنچه به نظر و اراده و خواست خودش بود انجام می داد. او بود که هم رهبر، هم ولی فقیه، هم فرمانده کل قوای مسلح، هم رییس جمهور و رییس قوه مجریه بود و حالا اگر قرار است محکمه ای باشد (که نیست) ولی اگر قوه قضاییه جربزه دارد تا بازخواستی نماید (که دهانشان می چاد!) بایستی، «رهبر معظم» را به عنوان متهم ردیف اول روی صندلی آن دادگاه بنشانند نه این چلغوز آفتابه به دست بیت رهبری را که باید در این موقعیت خاص شکوه های آن مرد روایت حضرت اجل سعدی را داشته باشد که برای سلطان سارقان شعری سرود و صله ناگرفته ، گفت که بیرونش انداختند. یارو در سرما و برف و بوران گرفتار و علاف بود که سگان بیت هم به او حمله ور شدند. دست برد که سنگی بردارد و آنان را از خود دور کند که دید سنگ یخ بسته است و گفت: این ها عجیب مردمانی اند که سگ را رها کرده و سنگ را بسته اند!

Comments

Leave a Comment

Archived_issue
مشترک شوید  $1.70 تک شماره 
Library