جمهوری اسلامی چیه که قانون اساسی اش باشد؟!، از شماره ۱۳۳

by پندار

چند ماهی است که سق احمدی نژاد را از «احترام به قانون اساسی» برداشته اند و حتی بر سر آن با رییس مجلس جر و منجر دارد و حتی یکه زیاد هم می گوید! عجبا که حالا دستگیرمان شده که حکومت اسلامی غیر از ولایت فقیه و یک عدد رهبر تام الاختیار به اضافه فرمانده کل قوا ـ قانون اساسی هم دارد!! رییس جمهور هم مجلس اسلامی را چوب می زند که مواد «قانون اساسی» را لغو کرده تا برای رهبر خوش رقصی کند. در حالی که رهبر وقتی می تواند هرچه از قانون اساسی معتبرتر و مقدس تر نباشد، آن زیر تشکش بگذارد و روی آن بنشیند و یا توی سطل زباله منزلش بیندازد، دیگر چه احتیاجی دارد که برادران لاریجانی به مصداق کاریکاتور:(ما سه تا داداشیم مثل مدادتراشیم ، هر کجا میریم می شاشیم!) قانون اساسی جمهوری اسلامی را به همان سرنوشتی دچار کنند که در سال 58  باید با آن می کردند!

این که احمدی نژاد دلش شور قانون اساسی را می زند باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد که یا تبانی برای یک دستک و دمبک تازه انتخاباتی است و یا درصدد این که در این خر تو خر اوضاع جمهوری اسلامی گروه و فرقه ای برای خودش بسازد و از گرفتاری رهبر ـ که نامبرده را به مسجد راه نمی دادند بشار اسد را هم گوشه عبایش گره زده که به صف اول نماز ببرد ( به مصداق موشه به سوراخ نمی رفت جارو به دمش بسته بود) حضرت «مشایی» را قبای صدارت ریاست جمهوری بپوشاند و خودش هم رییس دفتر نامبرده شود.

اما این که احمدی نژاد به فکر احیا و تقویت و اجرای قانون اساسی و تثبیت اختیارات رییس جمهوری (به عنوان رییس قوه مجریه افتاده است که گویا بر «تمام شئون کشور» نظارت و پاسخگوی قانونمندی باشد) برای این است که از خود جربزه ای نشان دهد و مبداء و اثرگذاری اقدامات تازه و بی سابقه ای در دوران ریاست جمهوری اش باش!! تدبیری که بسیار دیر است. اما اگر توجه به قانون اساسی و احترام به اجرای مفاد آن (همچنان که در آخرین سخنان رسمی میرحسین موسوی کاندیدای انتخابات پرسرو صدای 1338 عنوان گردید) و حتی اجرای قانون اساسی در زمان امام راحل را «دوران طلایی خمینی» نامید ـ به عنوان یک پروژه ای انتخابات آینده، از سوی رژیم طرح ریزی شده باشد، همان سرنایی است که از سر گشادش نواخته می شود که احمدی نژاد نیز خود جزو این پروژه اپوزیسیون سازی داخلی برای اجرای انتخابات به اصطلاح آزاد است که جای اصلاح طلبان و هرگونه کاندیدای حکومتی مستقل را پر کند.  

کنجکاوی و ادعای رییس جمهوری مبنی بر اطلاع و رسیدگی آن چه بر شهروندان می گذرد، نظارت و دفاع از حقوق آنان (که از وظایف قوه مجریه است ) هم چنین چگونگی همه آن چه در تمام مراکز دولتی می گذرد (که زندان ها هم یکی از آنهاست) ولی همه و همه از اختیارات ریاست جمهوری و اعضای کابینه اوست، که کاسته شده است. در همین حال قوه مقننه درصدد است که اجرای وظایف انتخاباتی (از اهم اختیارات وزارت کشور و ریاست جمهوری است) سلب کند و از نامبرده  یک مداد بسازند و یا فوقش این که آقای خوبی بود مثل چوبی بود!

پروژه اپوزیسیون سازی داخلی و انتخابات آزاد، بدون این که اقتدار قانونی ریاست جمهوری حفظ و همه آن چه از این قوه ربوده شده است به آن بازگردد در همان قد و قواره و اندازه آن عملی نیست. اولین اقدام در این راه واگذاری حق حل و فصل مسایل اتمی است که بایستی به ریاست جمهوری و سازمان ها و ادارات تحت نظارت دم و دستگاه های دولتی واگذار شود و هم چنین مذاکره بر موارد اختلاف آمریکا وایران که از وظایف دولتی ست و نه از احکام مقدس ولایت فقیهی!

اقدام در این راه ها چه از پروژه های حکومتی باشد و یا از تقلاهای احمدی نژاد برای این که خاطره خوشی از قانونمندی خود در ریاست جمهوری باقی بگذارد، بدون واگذاری این گونه اختیارات قانونی به مقام ریاست جمهوری، عملی نیست گرچه خود او هم به قول معروف «مالی» نباشد! به خصوص که اصولاً حکومت اسلامی به واسطه بی عرضگی های فاحش و متعدد و نارسایی ریوی برای تنفس سیاسی به تنگی نفس دچار شده و تغییر وضعیت از اهم معالجات لازم (حتی تا جراحی ریه رژیم) برای جمهوری اسلامی است که گفته اند: حاصل کارخانه جهان دگرگون شدن و بر یک قرار نماندن و عدم ثبات، سکون و یکنواختی است به قول معروف : «العالم متغیر»!

زمانی هاشمی رفسنجانی گفته بود احمدی نژاد برای مملکت و حکومت بدقدم بود (نه این که امام و خودش و سایر مزدوران امام برای مردم و مملکت خیل خوش قدم بودند؟!) و این پیداست که یک کاسه آب برای پاشیدن پشت پای مسافر و یک کوزه برای شکستن هنگام رفتن اش، حاضر کرده اند. البته اگر آش پشت پا ی او را در زندان «اوین» بار نگذاشته باشند و یا حتی بالاتر نخواهند «حلوای» حکومت و خود او را طی تشریفاتی در بهشت زهرا ـ قطعه شهدای نامدار! ـ یا در جوار حرم مطهر امام بخورند! بالاخره گفته اند:

دیگران رفتند و ما هم می رویم/ کیست کو را منزلی در پیش نیست؟/.

Comments

Leave a Comment

Archived_issue
مشترک شوید  $1.70 تک شماره 
 عباس پهلوان