سوای مردم ایران، دنیا ، حکومت اسلامی را یک سگ هار می شناسد . سگ هاری که از بابت مذهب، از لحاظ عملیات تروریستی، از جهت یقه گیری از همسایگان کم زورش، به خاطر این که با مأموران علنی و مخفی اش، موی دماغ امنیت کشورهای جهان شده است و دست آخر با حاشا و دروغ در صدد تولید بمب اتم و تهدید برای باج گیری و بقای حکومت اسلامی است. با واق واق سگ هار، بایستی حیوان را فی الفور زهرش داد و یا این حیوان بیمار را با شلیک یک گلوله، از پا درآورد.
اما شاهدیم که آمریکا و اروپا می خواهند قلاده به گردن سگ هار بیاندازند و به هر نحو و نوعی مسالمت آمیز توی لانه اش ببرند و با چنین حکومت سفاکی مدارا می کنند.
سال هاست حکومت ایران ، دولت اسرائیل را یک «غده سرطانی» در خاور میانه می خواند در حالیکه آن چه خود دارد در بیگانه می بیند. این «غده سرطانی» را عرب ها هم از لحاظ مذهبی ـ که به عنوان «مکتب تشیع» با تمام مذاهب اسلامی دشمن است ـ و هم به خاطر این که در منطقه «یکه زیاد» می گوید (هر چند برای امارات نشین ها چون یک گاو شیرده است)، ولی با این همه می خواهند سر به تنش نباشد. حالا رژیم این اواخر برای عربستان هم شاخ شده که سعودی ها هم از خیلی سال ها پیش، بابت مذهب «وهابی» با (آخوندها) طرفند و هم به واسطه اخلال در مراسم حج که ملک سعودی «خادم الحرمین» (مکه و مدینه) است (حالا حمل یواشکی مواد مخدر بماند!) و مراسم اخلالگرانه «برائت از مشرکین» که قال چاق کردن در خانه کعبه است و با این وجود آخوندها پیله کرده اند که هر جور شده یکی از مقامات سعودی (فعلاً سفرای آن دم دست) ترور کنند. گرچه قدرت های غربی بدشان نمی آید که چنین «سگ هاری»را در قلاده نگهداشته باشند که فصل به فصل تجهیزات نظامی به ناف اعراب ببندند و هوای اسرائیل را نیز با «بفرما و بنشین و بتمرگ» نگاهدارند و در نتیجه به فکر راه حل های نامشروع نیز افتاده اند از جمله نگاه بی ناموسی به خاک وطنمان است و هم چنین باد توی آستین افرادی که از زمان «اسماعیل آقا سمیتقو» و پیشه وری و قاضی محمد و صادق کرده که تفنگ برای تجزیه ایران برداشته بودند، این فکل کراواتی های قومی هم، خیالاتی موهوم در سرشان می پزند و با کمک های دلاری ارباب قدرت و مدعیان جمهوری اسلامی در اینجا و آنجا «کنفرانس و سمینار» راه میاندازند و سخنان پرت و پلا از «کثرت گرایی قومی» می زنند . وقتی هم صدایشان از «بی بی سی» و «صدای آمریکا» پخش می شود و رادیو اسرائیل هم خبرشان را می دهد ـ «دم از استقلال قومی» می زنند و در نهایت کشوری مستقل از ایران؟! بعضی هایشان که موذی ترند یواشکی موش «فدرالیسم» را توی معرکه انداخته و «موش کشی» می کنند.
در این میان دلال های مظلمه مثل «گوگِل» هم بابت نام خلیج فارس خوش رقصی می کنند و با گرفتن «شادباش» از دلال های عربی و غربی در دم و دستگاهشان داغ به دل یخ می گذارند و نام خلیج فارس را حذف می کنند در این حیص و بیص شیخ شارجه نیز ـ که همان لقمه حرام سرزمین فلک زده یک وجبی اش از حلقومش پایین نمی رود ـ با شرکت در جمع سایر شیوخ است ـ می خواهد جزیره ایرانی را به بلعد در حالی که تا اینجای قضیه حتی خیال آن جزایر هم باعث رودل و ثقل سرد شیوخ شده است!
با این وضع، وظیفه من و تو که خود را، ایرانی می خوانیم چیست؟ آیا خود را به خواب زدن و غفلت، اطمینان به وجوهات پناهندگی ، استفاده از بیمه رایگان، کوپن غذا و خرید بی دردسر مایحتاج غذایی ارزان از سوپرمارکت های کشورهای غربی و بعد کمی نق و نوق و گاه گداری هم دو، سه قطره اشک و زمزمه «ایران! ای مرز پرگهر» !؟ و بعد گور بابای مردمی که در سرزمینمان زجر می کشند، بابت بیکاری، فحشا، فقر، اعتیاد و بیشتر از همه ظلم حاکم بر کشورشان.
حکومتی خر در پوست شیر، که مرتب عر و تیز هم می کند ...! و دیر و دور نیست که بیگانگان، رژیم را همراه کشورمان لت و پار کنند که انهدام و خرابی ، هیچ! که از چهارگوشه ایران هم علم های قومی و استقلال منطقه ای بلند شود؟! که به قول حضرت سعدی (در بوستان): اگر جز تو داند که رأی تو چیست / بر آن عقل و دانش بباید گریست /.