خامنه ای در حالی مشکلات مملکتی را با «گردنه های خطرناک» مقایسه می کند که جهان کنونی دنیای شاهراه های اسفالته و پیشرفته و پل های عریض و طویل روی دره ها و خلیج ها و آب راه هاست و به همین نسبت هم مسائل جهان امروز در بسیاری از جوامع جهانی، به آسانی و راحتی قابل حل انجام می گیرد و مردمان این کشورهای پیشرفته لازم نیست که متحمل «عبور از گردنه های خطرناک» شوند که به مثل پذیرش گرسنگی، سختی معیشت و بی سر و سامانی و گرانی و بیکاری و هزار و یک درد بی درمانی است که اکنون مردم ایران دچار آن هستند و سیدعلی خامنه ای با انشاالله و ماشاالله می خواهد که مردم ایران با تحمل سختی ها و مشقات از این گردنه ها عبور کنند؟!
از جمله یکی از این گردنه های تصوری که در ایران فعلاً مسئله ساز شده بازار ارز و فروپاشی ارزش ریال واحد پولی جمهوری اسلامی است که به جای تجویز هرگونه راه حل های اقتصادی و مالی معقول و متداول برای آن، مسئله را امنیتی کرده و اقدام به دستگیی عده ای از صرافان ارز کرده اند که کارشان برحسب معمول بازار خرید و فروش دلار و پوند و یورو و فروش آن است که برحسب توافق فروشنده و مشتری که بالطبع هیچ کدام نه گران می خرند و نه می توانند گران بفروشند!
«گردنه» دیگر رژیم مشکل عظیم گرانی کالاها و اجناس و ارزاق مایحتاج عمومی است که برحسب قانون عرضه و تقاضا، حکومت می تواند به راحتی از این سنگلاخ ـ مثل گذشتن از یک بزرگ راه اسفالته عبور کند ولی جمهوری اسلامی بازار را تهدید می کند که انبارهای کالارا شناسایی کرده و حزب الله تحت فرمان و مجری دستورات رهبری در این انبارها را شکسته و کالا و اجناس را مردم چپاول می کند.
آیت الله خامنه ای انگار از یاد برده قرن هاست حوزه های مذهبی و مراجع از طریق همین بازاریان و با خمس و ذکات و سهم امام تجار ارتزاق کرده اند.
با حواله های مالی آیت الله خمینی از نجف به بازاریان بود که مراکز شورش و بلوا شکل می گرفت و در فتنه 57 انقلاب اسلامی نقش مؤثری داشت.
در واقع گردنه های آن گونه مشکلات مردمی و حکومتی ـ که آیت الله خامنه ای می خواهد ملت ایران از آن عبور کند ـ چیزی مانند همان فرضیه امام در امور اقتصادی است که گفته بود: اقتصاد مال خر است! و یا مسئله قاچاق مواد مخدر است عبور از چنین گردنه ای را حکومت اسلامی فقط با اعدام های پیاپی میسر می داند . در حالی آخوندهای حکومتی برای آن همه مشکلاتی که در راه مردم ساخته و پرداخته اند و گردنه های ساختگی و خطرناک، هیچ مایه ای از خود نمی گذارند به اضافه این که توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند و مسلم این که معاد و روز رستاخیز و حساب و کتاب آن دنیا را هم قبول ندارند که این همه «قلب و دغل و حقه بازی» در کار خداوند می کنند!